جایزه صلح نوبل – طنز سیاسی سرمایه

زمانی که هنری کیسینجر، که متهم به جنایت جنگی بود در سال 1973 جایزه صلح نوبل را دریافت کرد، توماس لهرر، طنزپرداز و ریاضی‌دان آمریکایی اعلام کرد «وقتی کیسینجر جایزه صلح نوبل را برد، طنز مُرد»[1]. توماس از آن موقع از اجرای برنامه‎های عمومی کناره گرفت و مشغول تدریس ریاضیات در دانشگاه شد. اگر چه طنز برای توماس مُرد، اما طنز کمیته نوبل صلح همچنان ادامه دارد.

جایی که کمیته نوبل صلح قرار دارد یعنی کشور صلح‌طلب نروژ به گزارش خود مطبوعات بورژوایی[2] بیشترین سرانه صادرات تسلیحات را در جهان دارد. هیچ کشوری به نسبت جمعیت، به اندازه کشور صلح‌طلب نروژ که صادر کننده جایزه نوبل صلح است، این همه سلاح صادر نمی‌کند. این تسلیحات صادر شده قرار است چه کارایی داشته باشد؟ احتمالا این تسلیحات قرار است با کاربرد خود، در خدمت صلح جهانی قرار گیرند!

بریت ریس اندرسن، رئیس کمیته نوبل صلح در اسلو در 6 اکتبر 2023 و با شعار «زن، زندگی، آزادی» به زبان فارسی کلام خود را شروع کرد و اعلام کرد «زن، زندگی، آزادی» شعار اعتراضات در ایران بوده است. او سپس به توصیف اجزای شعار «زن، زندگی، آزادی» پرداخت و تاکید کرد جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی به خاطر مبارزه‌اش برای ارتقای حقوق بشر و دستیابی به آزادی اهدا می‌شود. خانم اندرسن ضمن اشاره به تظاهرات صدها هزار ایرانی در جریان اعتراضات اخیر، کشته شدن بیش از 500 نفر و بازداشت هزاران نفر، به حاکمان بورژوازی اسلامی توصیه کرد که به صدای مردمش گوش دهند.

اهدای جایزه نوبل صلح به خانم محمدی حمایت اکثر رهبران دمکرات و «صلح‌طلب» را به همراه داشته است. آنتونیو گوترش، دبیرکل لانه دزدان (سازمان ملل)، این جایزه را «ادای احترامی» به تمامی زنانی توصیف کرد که برای حقوق خود مبارزه می‌کنند. جو بایدن، نیز مبارزه خانم محمدی را الهام‌بخش همه کسانی توصیف کرد که در سراسر جهان برای حقوق بشر و شان و منزلت انسانی‌شان مبارزه می‌کنند. امانوئل مکرون، به خانم محمدی تبریک گفت و او را سزاوار تحسین دانست. آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی را نشانه قدرت زنان دانست. صدراعظم آلمان، نخست وزیر ایتالیا، وزیر امورخارجه کانادا، وزیر اطلاعات اسرائیل، فرح پهلوی، مولوی عبدالحمید، زهرا رهنورد و… جایزه صلح نوبل را به خانم محمدی تبریک گفتند.

خانم محمدی فعالیت‌های اجتماعی خود را در سال 1375 و با روزنامه نگاری در نشریه پیام هاجر ارگان زنان انقلاب اسلامی شروع کرد. در سال 1376 فعال ستاد انتخابات محمد خاتمی بود. در سال 1378 فعال ستاد انتخابات ملی-مذهبی‌ها در انتخابات مجلس شد. او همچنین عضو سابق شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان تحکیم وحدت است. پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 و اعتراضاتی که به دنبال آن صورت گرفت در سال 1389خانم محمدی بازداشت شد و ممنوع الخروج شد. بعد از آن تاریخ چند بار آزاد و مجددا بازداشت شده است که بیشترین دوران را در بازداشت بوده است. خانم محمدی عضو کانون مدافعان حقوق بشر بوده و اکنون نایب رئیس این کانون است که ریاست کانون بر عهده شیرین عبادی است که او نیز قبلا جایزۀ صلح نوبل را کسب کرده است. در سال 1396 خانم محمدی از زندان در انتخابات شرکت کرد و به نماینده اصلاح‌طلبان رای داد. بدنبال اعطای جایزه، خانم محمدی طی تماس تلفنی با پدرش به او می گوید که پس از شنیدن اعطای جایزه صلح نوبل از شادی شعار «زن، زندگی، آزادی» را داده است. خانم محمدی در طول دوران زندان، از زندان بیانیه‌ها و نامه ها منتشر کرده و با رسانه‌های مختلف مصاحبه داشته است. توضیحات بالا به خوبی نشان می‌دهد که خانم محمدی از بدنه اصلاح‌طلبان حکومتی بوده که همچون بخش زیادی از اصلاح‌طلبان حکومتی بعدا به اپوزسیون پرتاب شده است.

نهاد نوبل گر چه ظاهرا یک نهاد مستقل است اما در واقع سخنگو و ایدئولوگ بورژوازی غرب است. همانطوری که قبلا  پژواک شعار «زن، زندگی، آزادی» از پارلمان‌های بورژوایی شنیده می‌شد و با این شعار پارلمانتاریست‌ها گیس‌های خود را در صحن پارلمان اتحادیه اروپا بریدند، در تداوم همان منافع امپریالیستی کمیته صلح نوبل با شعار «زن، زندگی، آزادی» و به عنوان اهرم فشار و برای تحت فشار قرار دادن بورژوازی اسلامی، جایزه صلح نوبل را تقدیم خانم محمدی کرد. ظاهرا قرار بود نوبل صلح با جایزه خود به جنبش «زن، زندگی، آزادی» انرژی بیشتری ببخشد ولی این جایزه تحت الشعاع جنگ جدید خاورمیانه قرار گرفت و نتوانست تبلیغات و پروپاگاندای لازم را به این جنبش بدهد.

بورژوازی غرب در تحت فشار قراردادن بورژوازی اسلامی، چند هدف را دنبال می‌کند. هدف اول تحت فشار قراردادن بورژوازی اسلامی و تضعیف آن است تا بورژوازی اسلامی بعنوان یک رژیم ضعیف و سر براه، دست از جاه‌طلبی‎های امپریالیستی خود در منطقه بردارد و بخشی از بحران انرژی غرب را در شرایط حساس کنونی تامین کند تا غرب بهتر بتواند روسیه را از لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار دهد. هدف دوم آماده‌سازی بدیل برای جایگزینی بورژوازی اسلامی در روز مبادا است، اگر قرار شد جابجایی در قدرت سیاسی انجام بگیرد، بورژوازی غرب بتواند آلترناتیو خود را همچون سال 1357 ارائه دهد.

بورژوازی در حال تولید «چهره‌های سرشناس»، «مخالفین سرشناس»، «فعالین برجسته» و … است. طبقه کارگر نیازی به چنین «ناقهرمانان» ندارد، فعالین و چهرهای طبقه کارگر نه از درون جنبش های چون«زن، زندگی، آزادی» بلکه از درون مبارزه طبقاتی عروج می‌کنند.

صحبت از صلح در نظام سرمایه داری، طنز تلخ و ناپسندی بیش نیست. از درون صلح سرمایه‌داری تنها شعله‌های جنگ می‎تواند زبانه بکشد. تنها طبقه کارگر از طریق مبارزۀ طبقاتی و با به زیر کشیدن سرمایه‌داری، می‎تواند صلح واقعی را برای بشریت ارائه دهد و تنها آلترناتیو پیش رو نیز در همه اقصی این کره خاکی مبارزه طبقاتی است.

م جهانگیری

16 مهر 1402

یادداشتها:

[1]  روزنامه گاردین

[2]  نروژ بیشترین تسلیحات را به ازای هر نفر جمعیت خود صادر می کند

با کلیک روی تصویر زیر مقاله را دانلود کنید!

مطالب مرتبط