جنگ تبلیغاتی، تبلیغات جنگی

بار دیگر انتشار تصاویر حمام خون و توحش جنگ خاورمیانه در مدیای آلترناتیو (مدیای غیر رسمی) قلب انسان را منقلب و وجدان انسانی را شرمگین می‌سازد. این تصاویر بار دیگر تصویری واقعی از بربریتی که در غزه در جریان است را به تصویر می‌کشد. انسان‌هایی که در یک جنگ ارتجاعی، بین 2 نیروی ارتجاعی و بربر سلاخی می‌شوند. زندگی در زندانی به نام غزه، محروم از آب، غذا، برق و دیگر مایحتاج اولیه، به عبارت بهتر یعنی گرسنگی، تشنگی، جنگ، بمب‌های بشکه‌ای، بمب فسفری، حملات هوایی، قتل عام وحشیانه، دربدری و در یک کلام جهنم واقعی و زمینی که انسان از بیان آن عاجز است.

جنگ اخیر خاورمیانه، توحش سرمایه داری، اخلاق بورژوایی، تزویر و سالوسی بورژوایی و معیارهای طبقه حاکم را بهتر از جنگ‌های دیگر در معرض دید وجدان‌های بیدار قرار می‌دهد. جان انسان‌ها بسته به این که توسط کدام جنایتکار به قتل می‌رسند، ارزش متفاوتی دارد. هر جنگی با کمپین گسترده‌ای از دروغ، ریاکاری و فریب همراه است تا کارگران را وادار کند، ضمن فداکاری خود، آماده کشتن براداران و خواهران طبقاتی خود بشوند. جنگ فقط در سطح نظامی در جریان نیست بلکه حادتر از جنگ نظامی یک پروپاگاندای کثیف جنگی برای مسموم کردن طبقه کارگر جهانی در جریان است.

دستگاه تبلیغاتی اسرائیل با حمایت کامل بورژوازی غرب، تبلیغ می‌کند که تنها دمکراسی خاورمیانه توسط تروریست‌های وحشی مورد حمله قرار گرفته و مدافعان تمدن و مدنیت حق دفاع از خود را دارند، ادعا می‌کنند  آنها از نور در مقابل تاریکی دفاع می‌کنند. هر جبهه‌ای خود را «مظلوم» و «قربانی تجاوز» معرفی می‌کند که باید در برابر «متجاوز» از خود دفاع کند. دستگاه‌های تبلیغاتی اسرائیلی و غربی تمام تلاش خود را دارند تا تصویری بربر و وحشی از جنایات تروریست‌های وحشی ارائه دهند که چگونه زنان و کودکان اسرائیلی را به قتل می‌رسانند. ژورنالیسم رسمی غربی نیز آن چیزی را منتشر می‌کند که قرار است دمکراسی غربی برای شهروندانش عرضه کند. پروپاگندای دمکراسی بورژوایی با توجه به امکانات سرشاری که برای مهندسی افکار عمومی دارد، تبلیغات جنگی بهتری دارد، دروغ هایشان بزرگ‌تر و بهتر است. دو روئی مشمئزکنندۀ دستگاه‌های تبلیغاتی غربی باعث شده، با وجود ممنوعیت تظاهرات در دفاع از قربانیان غزه، تظاهراتهای عظیمی در اکثر شهرهای کشورهای غربی برگزار شود. در اروپای غربی هر گونه هم‌دردی با قربانیان غزه، در محل‌های کار، سمپاتی به تروریسم تلقی می‌شود و اخراج از کار را در پی دارد.

ماشین پروپاگاندای جنگی جبهۀ مقابل، اگر چه امکانات مدافعان دمکراسی را ندارد اما آن جبهه نیز تلاش می‎کند تا یک تصویر به زبان آنها، از توحش و جنایات «نازیست‌های اسرائیلی» که «آشویتس فلسطینی» بوجود آورده‌اند، ارائه دهد، تصاویر کودکانی که جان باخته اند و تعداد کودکانی که در عرض چند هفته بیش از جنگ اوکرائین جان باخته اند و ارزشی معادل جان کودکان اوکرائینی را ندارند. این جبهه وعده دادگاه نورنبرگ 2 را نیز تبلیغ می‌کند.

بسته به اینکه در کجا زندگی میکنی یا در حوزۀ کدام جبهه قرار داری، بمباران تبلیغاتی میشوی و جنایات طرف مقابل «جنایت جنگی» محسوب میشود و در حالیکه جنایات جبهه خودی «دفاع مشروع» قلمداد می‌شود. امروز رئیسی جلاد در نقش مدافع جانباختگان فلسطینی ظاهر می‌شود و از جنایات اسرائیل صحبت می‌کند، این دژخیم عضو هیئت مرگ بود، کسی که با یک سوال مشخص می‌کرد، زندانی باید زنده بماند یا اعدام شود و هزاران نفر اعدام شدند. در جریان اعتراضات اخیر نیز حداقل 500 نفر توسط دستگاه سرکوب بورژوازی اسلامی قتل عام شدند، این جانی چطور می‌تواند از جنایات اسرائیل صحبت کند؟ دادگاه کیفری بین‌المللی برای ولادیمیر پوتین به اتهام جنایات جنگی قرار بازداشت صادر کرد و جو بایدن دمکرات و عدالت‌خواه ضمن استقبال از حکم دادگاه اظهار داشت، واضح است که پوتین مرتکب جنایت جنگی شده است.

این در حالی است که در فوریه 2003 در جلسه شورای امنیت، کالین پاول با نشان دادن ویالی از یک ماده سفید رنگ، مدعی شد، صدام دارای سلاح‌های بیولوژیک است و به تبع آن یک کشتار عظیم برای دمکراتیزه کردن عراق به راه انداختند و در زندان ابوغریب برای زندانیان آموزش دمکراسی می‌دادند. مادلین آلبرایت که نقش مهمی در سیاست خارجی آمریکا و کودک‌کشی داشته است، در جواب یک خبرنگار که پرسیده بود، بخاطر تحریم‌ها علیه عراق، بیش از ۵۰۰ هزار کودک جان داده‌اند یعنی بیشتر از کودکان کشته شده در هیروشیما، ارزشش را داشت، گفت: انتخاب خیلی دشواریه ولی به نظرم ارزشش رو داشت! دادستان‌های باشرف و با وجدان دادگاه کیفری بین‌المللی برای مادلین آلبرایت بخاطر جان باختن 500 هزار کودک و یا کالین پاول بخاطر کشتار صدها هزار نفر در جنگ عراق به اتهام دروغین قرار بازداشت صادر نکردند. تمامی این دادگاه‌ها، نهادها و غیره بخشی از تبلیغات جنگی جناح‌های بورژوایی علیه یکدیگر است.

اشک تمساح ریاکاران دمکرات و همبستگی شان با قربانیان غیر نظامی اسرائیلی نیز در راستای منافع امپریالیستی خودشان می‎باشد. هیروشیما، ویتنام و غیره را کنارمی‌گذاریم، همین دمکرات‌های انسان دوست که مخالف کشتار غیرنظامیان هستند، طی چهار یورش بین ۱۳ تا ۱۵ فوریه 1945 که جنگ تقریبا تمام شده بود، نیروی هوایی بریتانیا با 778  بمب‌افکن و نیروی هوایی ایالات متحده با 527 بمب‌افکن بیش از ۳۹۰۰ تن بمب انفجاری قوی و بمب‌های آتش‌زا (بمب‌های بشکه‌ای و فسفری) را فقط بر روی شهر درسدن در آلمان فرو ریختند و 90درصد شهر را مخروبه کردند. همین کار را الان دارند روی غزه انجام می‌دهند، اسرائیل 18000 تن بمب یعنی 1.5 برابر بیش از بمبی که در هروشیما منفجر شد، روی نوار غزه ریخته است.

اردوغان چفیه فلسطینی گردن خود آویزان می‌کند و از جنایات اسرائیل صحبت میکند در حالیکه خود مشغول بمباران غیر نظامیان است. 40 درصد نفت اسرائیل را آذربایجان تامین می‌کند که خط لوله از ترکیه می‌گذرد. اردوغان با اظهارات ضد اسرائیلی خود به دنبال کانالیزه کردن احساسات ضد اسرائیلی مردم ترکیه است. ترکیه کافی بود فقط خط لوله انتقال نفت به اسرائیل را ببندد. در طول 20 سال گذشته، روابط اقتصادی ترکیه-اسرائیل تحت تاثیر تنش های سیاسی نبوده است. چرا؟

مدت کوتاهی قبل از سلاخی غزه، آذربایجان تحت عنوان مبارزه با تروریسم ارمنی با کمک ترکیه و اسرائیل قره‌باغ‌کوهستانی را در محاصره کامل قرار داد و مانع ورود غذا، سوخت، دارو و غیره شد و پس از به زانو درآورندن مردم آن دیار، دست به حمله نظامی زد و عملا دست به پاکسازی قومی ارامنه زد. دادگاه کیفری بین‌المللی برای الهام علی‌اف یا دیگر همکاران جنایتکارش بخاطر پاکسازی قومی ارامنه قرار بازداشت صادر نکرد، همانطورکه برای بورژوازی فرانسه بخاطر نسل‌کشی روندا صادر نکرد. دادگاه کیفری بین‌المللی ابزاری تبلیغاتی دمکرات‌ها برای پیشبرد اهداف امپریالیستی خودشان است.

بدون تبلیغات جنگی، بدون پروپاگاندای جنگی، بدون مسموم کردن طبقه کارگر، تداوم هیچ کدام از جنگ‌ها میسر نیست. تبلیغات جنگی از سوی جنایتکاران جنگی تنها برای مسموم کردن طبقه کارگر برای پذیرش شرایط جنگی است، تا طبقه کارگر قادر به اعتراض به شرایط جدید نشود و به مبارزه متوسل نشود.

تمامی جنایتکاران جنگی به پتانسیل طبقۀ کارگر واقف هستند، در حافظۀ تاریخی دارند که تنها این طبقه اجتماعی قادر است به جنگ خاتمه دهد. لذا با پروپاگاندای جنگی و با ایجاد اغتشاش فکری می‎خواهند مانع بیدار شدن غول خفته، طبقه کارگر جهانی شوند تا راحتر اهداف امپریالیستی خود را پیش ببرند.

برای انترناسیونالیستها پاکسازی قومی در قره باغ کوهستانی، نسل کشی در غزه، قتل عام غیر نظامیان در اسرائیل و غیره بیانگر توحش نظام بربر سرمایه داری هستند. ریاکاری جنایتکاران، عوامفریبی دژخیمان، نمایش های مشمئزکننده در لانۀ دزدان(سازمان ملل) همگی بخشی از تبلیغات جنگی جناح‌های مختلف امپریالیستی علیه یکدیگر است.

 سرمایه داری بشریت را وارد دوران جنگ دائمی امپریالیستی کرده است. این یک توهم است که از جنگ‌افروزان بخواهیم جنگ را متوقف کنند. صلح جنگ‌افروزان تنها می تواند یک میان پرده در سرمایه داری جنگ طلب باشد. از درون صلح سرمایه داری تنها شعله های جنگ می‎تواند زبانه بکشد. فقط مبارزه طبقاتی کارگران است که میتواند آلترناتیوی برای توحش سرمایه داری ارائه دهد، چون پرولتاریا کشوری برای دفاع ندارد و مبارزه‌اش باید مرزهای ملی را درنوردد و در مقیاس بین المللی توسعه یابد. تنها طبقه کارگر جهانی با به زیر کشیدن سرمایه‌داری در مقیاس جهانی میتواند زمینه مادی تنش‌های امپریالیستی را از بین ببرد و صلح دائمی را برای بشریت به ارمغان بیاورد.

مرگ بر جنگ امپریالیستی!

زنده باد جنگ طبقه علیه طبقه!

اکبری

11 آبان 1402

 

با کلیک کردن روی تصویر زیر مقاله را دانلود کنید!

مطالب مرتبط