بیلانی از جلسه انترناسیونالیستی در رابطه با جنگ بین ایران، اسرائیل و آمریکا
در پی جنگ امپریالیستی میان ایران، اسرائیل و آمریکا، جریان کمونیست بینالمللی روز شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴ یک نشست عمومی و علنی برگزار کرد که شرکتکنندگانی از سراسر جهان در آن حضور داشتند.
هیئت رئیسه در بخشی از سخنان گشایشی جلسه اعلام کرد، جهان با شتاب به سوی هرجومرج و درگیریهای بیشتر پیش میرود. آتشبسها و توافقاتی مانند صلح میان ایران و اسرائیل یا رواندا و کنگو تنها ظاهری از آرامشاند و واقعیت جنگطلبی نظامی و سیاسی را پنهان میکنند. آمریکا، به ویژه تحت رهبری ترامپ، بر شدت بحرانها میافزاید. شکافهای تاریخی میان آمریکا و اروپا همچنان پا برجا است و وحدت پایداری میان آنها دیده نمیشود. بلوکهای رقیب مانند روسیه، چین و ایران نیز دچار بیثباتی هستند.
بسیاری از چپگرایان که خود را ضد جنگ میدانند اما عملاً از یکی از جناحهای امپریالیستی حمایت میکنند. تنها موضع اصولی، دفاع از انترناسیونالیسم و مخالفت با تمام طرفهای جنگ است. اگر چه طبقهی کارگر هنوز توان مقابله مستقیم با جنگ را ندارد، اما با تعمیق بحران اقتصادی، زمینههای رشد مبارزهی طبقاتی در حال شکلگیری است. ما بر همکاری میان نیروهای واقعاً انقلابی تأکید داریم و نسبت به اتحادهای سطحی و شعارهای فرصتطلبانه «ضدجنگ» هشدار میدهیم.
هیئت رئیسه جلسه، خطاب به شرکت کنندگان از جمله سوالات زیر را مطرح کرد:
♦ آیا با این ارزیابی موافقید که جهان به سوی هرج و مرج و جنگهای فزاینده در حال حرکت است؟
♦ چشمانداز درگیریهای امپریالیستی را چگونه میبینید؟
♦ آیا با جنگهای پراکنده مواجهایم یا در مسیر شکلگیری بلوکهای جدید و جنگی جهانی هستیم؟
♦ در مواجهه با کارزارهای چپگرایان، چگونه میتوان از انترناسیونالیسمی اصولی دفاع کرد؟
♦ با توجه به بحران کنونی و ناتوانی مقطعی طبقه کارگر، چگونه میتوان امید به آینده و مقاومت در برابر ترس و یأس بورژوایی را زنده نگه داشت؟
تمامی شرکتکنندگان بدون استثنا بر ضرورت دفاع از انترناسیونالیسم پرولتری تأکید داشتند؛ اینکه طبقه کارگر نباید از هیچ یک از طرفهای درگیری حمایت کند، چرا که برای آن، همه دولتها دشمناند.
دیدگاه غالب این بود که، برخلاف دوران جنگ سرد، دیگر شاهد شکلگیری بلوکهای امپریالیستی پایدار نیستیم، اما در عوض، بربریت در حال گسترش است. درگیریها در خاورمیانه، اوکراین و سایر نقاط جهان، بازتابی از تشدید رقابت میان چین و آمریکا هستند؛ رقابتی که کانون آن از اروپا به منطقه هند-پاسیفیک منتقل شده و موجب انزوای فزاینده آمریکا شده است.
در این چارچوب، اروپا دیگر اولویت نخست سیاست خارجی واشنگتن محسوب نمیشود و اتحاد فراآتلانتیکی نیز رو به فرسایش نهاده است. شکافهایی در درون اروپا نمایان شده: برخی کشورها همچنان تابع سیاستهای نظامی آمریکا باقی ماندهاند، در حالیکه دیگران خواهان ایجاد نیروی دفاعی مستقلاند.
امروز نشانههایی از بیداری طبقه کارگر در سطح جهانی دیده میشود. اعتصابات و اعتراضات در بریتانیا، فرانسه، آمریکا و بلژیک بخشی از یک گسست تدریجیاند که گرچه هنوز شکنندهاند، اما از بازگشت حس تعلق طبقاتی حکایت دارند. در برابر این روند، بورژوازی با ترویج یأس، فردگرایی و توهمات دموکراتیک میکوشد این بیداری را مهار کند.
هرچند طبقه کارگر هنوز نتوانسته مانع جنگها شود، این به معنای شکست نیست. غیبت اعتراضات گسترده نه نشان ناتوانی، بلکه بازتاب کندی روند بازسازی آگاهی طبقاتی است، روندی دشوار که به صبر، سازماندهی و افق روشن نیاز دارد. پرولتاریا باید مسیر سرنگونی سرمایهداری و استقرار دیکتاتوری خود را دنبال کند.
در این مسیر، وظیفه انقلابیون تقویت روند آگاهی طبقاتی و مقابله با شتابزدگی و توهم راه حلهای فوری است. تاریخ نشان داده انقلاب نه از شور لحظهای، بلکه از دل آگاهی، تجربه و سازمان یافتگی میروید.
در برابر تلاش نیروهای چپگرا برای کشاندن طبقه کارگر به حمایت از یکی از قطبهای جنگ، ما بر اصل انترناسیونالیسم پرولتری پای میفشاریم: هیچ دولت، ارتش یا پرچم سرمایهداری شایسته حمایت نیست. جنبشهای اعتراضی کنونی، هرچند ابتدایی، ظرفیت رشد دارند؛ بهشرط آنکه از دام توهمات لحظهای دور بمانند.
نقش ما دفاع از چشماندازی انقلابی است که بر پایه تجربه تاریخی، آگاهی طبقاتی و سازمانیافتگی بنا شود. باید صبور بود، به آینده اعتماد داشت و در برابر فریبها، ترس و یأس بورژوازی ایستادگی کرد. این، تنها راه ممکن پیش رو است.
صدای انترناسیونالیستی
17 تیر 1404