بی اعتبار کردن انقلابیون تنها در خدمت منافع دولت سرمایه

بورژوازی با توسل به دستگاه عظیم تبلیغاتی و به همراه ایدئولوگ هایش همواره در تلاش بوده است تا تصویری بربر گونه از کمونیسم ارائه دهد، وانمود کند هر گونه تلاش برای براندازی سرمایه داری، هر گونه تلاش برای برقراری جامعه بدون طبقه، به گولاگ و رژیم ترور تجسم یافته در بلوک شرق سابق منتهی خواهد شد. دستگاه های تبلیغاتی بورژوازی در کمپین خود به دروغ، لجن پراکنی، تهمت، جعل تاریخ، خلاصه به هر ابزاری متوسل شده و می شوند، سیاه را سفید می کنند تا تصویر توحش وار از کمونیسم جلوه دهند.

در کنار دستگاههای تبلیغاتی بورژوائی ما شاهد نوع دیگری از بی اعتبار  کردن کمونیستها و انقلابیون هستیم. جانورانی پیدا می شوند تا لنین را جاسوس آلمان معرفی کنند، برای تروتسکی اسناد جاسوسی پیدا می کنند، مارکس را یهودی می کنند، به مارکس شنیع ترین تهمت ها را میزنند، کشف می کنند که جریان کمونیست بین المللی توسط سازمان سیا ساخته شده است و … میتوان این لیست را بسیار طولانی کرد.

این افراد خود را منتقد رادیکال نظم موجود جلوه میدهند، اما ویژگی اینها  بی هویت بودن آنها است. آنها بعنوان افراد حقیقی ظاهر نمی شوند. آنها در صفحات فیسبوکی، در فورم های مباحثه، در وبلاگ ها، در شایعه پراکنی ها که منبع آن مشخص نیست و غیره با اسامی مختلف و به اشکال مختلف به فعالیت های مخرب خود، با زبان لومپنی مشغولند. مثل ویروس ها می توانند مدت زمان طولانی غیر فعال باشند و در شرایط ضروری فعال باشند و هر موقع هم لازم شد اسم را عوض می کنند. این افراد را به هر زبانی و در هر کشوری می توان پیدا کرد.

این افراد نقد نمی کنند، چرا که برای نقد کردن باید زحمت کشید و جدی بود، بلکه فقط دروغ، تهمت، افترا، شایع پراکنی، لجن و… پخش می کنند، در ضمن نقد مواضع سیاسی، به روشن شدن فضای سیاسی منتهی می شود. در نقد مواضع سیاسی، اولا شخص یا جریان سیاسی باید زحمت نقد کشیدن به خود بدهد، ثانیا شخص با نقد خود نشان میدهد کجای این دنیای وارونه ایستاده است.

هدف این افراد ایجاد فضای ناامن سیاسی، بدبینی به سازمان های سیاسی و انقلابی، ایجاد فضای عدم اعتماد و در یک کلام بی اعتبار کردن انقلابیون است. یکی از معروفترین اینها «آقای وگت» بود که جرات کرده بود با هویت حقیقی خود، شایعه پراکنی کند و به مارکس تهمت بزند تا مارکس را بی اعتبار کند. ادعا کرده بود مارکس جاسوس پلیس مخفی آلمان است که به هزینه یک عده انسانهای مسخ شده، زندگی مرفه ئی در انگلستان دارد. او ادعا کرده بود چگونه ممکن است، هر کسی به مارکس نزدیک می شود یا دستگیر می شود یا کشته، در صورتی که او در انگلستان مشغول عیاشی است. مارکس طی نوشته ای  تحت عنوان «آقای وگت» با قاطعیت ضمن افشای شخصیت قلابی وگت به دفاع از حرمت انقلابی خویش پرداخت. جو فضای سیاسی پس از انتشار نوشته مارکس عوض شد، بعدا نیز اسناد پول گرفتن وگت از ناپلئون علنی شد. صد سال قبل نیز بلشویک ها به تهمت کثیفی که آلکسينسکی به لنین روا داشته بود چنین پاسخ دادند:

“اتهام شگرفی بر رفيق لنين وارد آمده است – که او برای فعاليت‌های تبليغاتی‌اش از منابع آلمانی پول دريافت می‌ کرده و هنوز هم می ‌کند. روزنامه‌ها هم اکنون به تبليغ اين تهمت عظيم دامن می‌زنند. اعلاميه‌های مخفی اکنون به چاپ نظر نماينده سابق آلکسينسکی (Aleksinsky) [نماينده سوسيال دموکرات در دومای دوم] پرداخته‌اند [آلکسينسکی گفته بود که بنا بر اعتراف يک مأمور آلمانی لنين هم جاسوس بوده است]. درخواست‌هايی برای کشتار بلشويک‌ها به گوش می‌رسد. فهرست اسامی اشخاصی که بايد اعدام شوند هم اکنون در دست سربازان فريب خورده است. هدف روشن است: ضد انقلاب می ‌خواهد که با کاشتن تخم بدبينی در دل توده‌ها و با تحريک آنان عليه محبوب‌ترين رهبرانشان – اين مبارزان صديق انقلاب – انقلاب را به ساده‌ترين نحوی گردن زند. ما به اين وسيله اعلام می‌کنيم که هر چيزی که در باره وابستگی پولی و يا ساير وابستگی‌ها بين رفيق لنين و طبقات حاکم آلمان گفته می ‌شود دروغ و تهمت است. آلکسينسکی، مبتکر اين ماجرا، مفتری بدنامی است که يک سلسله از افراد را به قبول رشوه از آلمانی‌ها متهم کرده است….همه جوانب اين واقعه بايد روشن شود. و اين تحقيق همه مردم را متقاعد خواهد ساخت که کوچکترين خدشه‌ای بر شرافت انقلابی رفيق لنين وارد نيست.”[1]

بی اعتبار کردن انقلابیون به اشکال متفاوت، یک پدیده جدید نیست، از زمان مارکس به چنین شیوه های کثیفی متوسل شده اند. نباید اجازه داد چنین افرادی با منش لومپنی فضای سیاسی را مسموم کنند، نباید آنها را جدی گرفت، بلکه باید افشایشان کرد. چنین افرادی در فضای حقیقی و به شکل شخصیت های حقیقی نمی توانند عملکرد مخرب خود را ادامه دهند، در فضای مجازی از شرایط بهتری برای مانور دادن برخوردار هستند. اثر ارزشمند ویکتور سرژ تحت عنوان «آنچه که هر انقلابی باید دربارۀ سرکوب دولتی بداند»[2] برای درک نقش مخرب چنین افرادی اهمیت حیاتی دارد. عملکرد مخرب این اشخاص در خدمت مسموم سازی فضای سیاسی و در خدمت دولت سرمایه است.

فیروز اکبری

13 شهریور 1397

یادداشتها:

[1] https://www.marxists.org/farsi/history/sosyal-demokrasiye-roosiyeh/eteham-be-lenin.htm

[2] https://www.marxists.org/archive/serge/1926/repression/index.htm

با کلیک کردن روی تصویر زیر مقاله را داونلود کنید!

مطالب مرتبط