مبارزات کارگران گروه ملی فولاد و ضرورت حمایت طبقاتی

مبارزات کارگران گروه ملی صنعتی فولاد در دفاع از سطح استاندارد زندگی خود و همچنین امنیت شغلی به سال‌های قبل بر می‌گردد. از یک سو سرمایه‌داری پیرامونی در بحران و از سوی دیگر تحریم‌های کشورهای غربی و در کنار اینها جاه طلبی‌های امپریالیستی بورژوازی اسلامی با اقتصاد جنگی، صنایع ایران را با مشکلات جدی مواجه ساخته است. سرمایه‌داری متروپل نیز همیشه در تلاش بوده است تا بار بحران سرمایه‌داری را به سرمایه‌داری پیرامونی منتقل کند. به همین خاطر است که عوارض بحران سرمایه‌داری در سرمایه‌داری پیرامونی وحشیانه‌تر و غیر انسانی‌تر از سرمایه‌داری متروپل خود را نشان می‌دهد.

کابوس اخراج، تهدید به بیکاری، نبود امنیت شغلی، سختی کار، پائین بودن حقوق‌ها، نبود بیمه، فقدان مزایا و غیره همچون شمشیر داموکلس بالای سر طبقه کارگر همیشه آویزان بوده است. در سال 1397 زمانی‌که مبارزات کارگری اوج گرفتند، کارگران فولاد در صف مقدم اعتراضات کارگری بودند[1]. سال گذشته نیز در جریان اعتراضات کارگری کارگران گروه ملی صنعتی فولاد، قوه قضائیه بورژوازی اسلامی اعتراض کارگران را تحت عنوان «اخلال در نظم عمومی از طریق ایجاد هیاهو و جنجال» با احکام زندان، شلاق و اخراج پاسخ داد. حکم شلاق کارگران اگر چه برای مدت 3 سال تعلیق شده است ولی همچنان بالای سر کارگران سنگینی می‌کند[2].

در تداوم مبارزات خود، کارگران گروه ملی صنعتی فولاد با خواست‌ اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل و دفاع از سطح معیشت خود، دست به اعتصاب، تجمع و راه‌پیمایی در داخل شهر اهواز زدند. مدیریت نه تنها مطالبات کارگران را بی پاسخ گذاشت بلکه به دستور مدیر عامل شرکت و با پرونده‌سازی و به بهانه پایان یافتن قرارداد، گروهی از کارگران را از کار اخراج و گروهی نیز به ورزشگاه غدیر اهواز تبعید شدند. کارگران فولاد معتقد هستند که بیکار‌سازی و اخراج، دیگر کارگران این گروه صنعتی را نیز تهدید می‌کند.

کارگران اخراجی در اعتراض به اخراج خود، خواهان بازگشت به کار شدند و خواسته کارگران، بازگشت به کار کارگران اخراجی و بازگشت به محیط کاری کارگران تبعید شده بود. در همین راستا کارگران اخراجی مبادرت به برپائی چادر در مقابل شرکت کردند که مورد یورش ارازل و اوباش و مزدوران حراست قرار گرفت. حقیقت انکار ناپذیر این است که قدرت کارگران در اتحاد طبقاتی کارگران است. نه قدرت ارازل و اوباش حراست بلکه ایزوله شدن کارگران اخراجی بود که این جسارت را به مزدوران حراست داد تا به کارگران متحصن حمله کنند این در حالی است که زمانی پلیس ضدشورش بورژوازی اسلامی از مقابل صفوف متحد همین کارگران فولاد پا به فرار گذاشته بود، همان موقع ما چنین نوشتیم:

“کارگران قدرت لایزالی دارند اگر متحد شوند قادر به انجام کارهای خارق العاده‌ای هستند که قابل تصور نیستند. یکی از صحنه‌های دیدنی و جالب قدرت کارگران 3 آذر 1397است. کارگران معترض فولاد اهواز قصد ورود به خیابان نادری را داشتند که با صفوف پلیس ضد شورش با آن همه تجهیزات مواجه می‌شوند. پلیس ضد شورش با آن همه ابهت‌اش نتوانست مانع پیشروی کارگران معترض شود. برعکس صف پلیس ضد شورش در مقابل  سیل خروشان و متحدانه کارگران فولاد از هم پاشید و پلیس ضد شورش مجبور به فرار شد و کارگران با گام‌های استوار به پیش رفتند. چه زیباست، دیدن صحنه فرار پلیس ضد شورش از مقابل کارگران معترض.”[3]

انزوای اعتراضات و اعتصابات کارگری و محصور شدن آنها در محدودۀ تنگ یک کارخانه، یک محل کار، یک بخش، یک گوشه خیابان و غیره و در کنار آن دولت پلیسی، از فاکتورهای اساسی در کم نتیجه دادن مبارزات کارگران و یا معضلی در مسیر تکامل مبارزۀ طبقاتی در ایران بوده است. در چنین شرایطی است که با وجود صدها اعتراض و اعتصاب کارگری، متاسفانه اعتراضات و اعتصابات کارگری همچنان شکل بسیار تدافعی دارند.

تدافعی بودن اعتراضات کارگری، هم توهم به پیگیری از طریق مراجع قانونی را دامن می‌زند و هم امکان همبستگی و حمایت طبقاتی را پائین می‌آورد. در چنین شرایطی بود که متاسفانه حمایت از مبارزات کارگران فولاد صرفا به چند پیام سمبولیک از سوی دیگر کارگران خلاصه شد. شرایط جدید و مستأصل شدن کارگران اخراجی فولاد منجر شد تا خشم و اعتراض کارگران به کانال قانونی و دولتی سوق داده شود. در چنین زمینه‌ائی بود که کارگران اخراجی فولاد از پیگیری خواسته‌های خود توسط مسئولین استانی مایوس شده، به تهران اعزام شدند تا مقابل مجلس تجمع کنند و «پیام خود را مستقیما به مسئولین کشوری» برسانند.

این توهمی بیش نیست که مسئولین کشوری از شرایط اسفناک کارگران اطلاعی ندارند و می‌توان پیام خود را مستقیما به اطلاع مسئولین کشوری رساند. همین کارگران اگر به جای مجلس بورژوازی در مقابل دیگر صنایع به همراه خانواده‌ها در همان شهر جمع می‌شدند و سعی می‌کردند حمایت آنها را جلب کنند، همان مسئولین کشوری زودتر از جلوی مجلس صدایشان را می‌شندید. امکان سرکوب اعتراضات‌شان در جریان تلاش برای کسب حمایت دیگر کارگران بیشتر از سرکوب توسط پلیس بورژوازی جلوی مجلس بورژوازی نیز نبود. دفاع از سطح معیشت طبقه کارگر نه از طریق دست به دامان نهادها و ارگان‌های بورژوازی شدن، نه با سیاست عجز و لابه و توهم پراکنی به نهادهای بورژوایی بلکه تنها از طریق مبارزه طبقاتی کارگران امکان پذیر است.

کارگران گروه ملی صنعتی فولاد در حافظه تاریخی خود مبارزات پرشکوهی را دارند، ارجاع به آن مبارزات نه تنها ضروری بلکه می‌تواند افقی پیش رو برای مبارزات کارگری قرار دهد. اعتراضات کارگری پائیز 1397 توانست خانواده‌ها را به خیابان بیاورد، مردم محلات را به خیابان بکشاند، خیابان به مجامع عمومی تبدیل شده بود. خیابان، محله و کارخانه به محل بحث و گفتگو، حتی جدل تبدیل شده بود. فاکتورهای ذکر شده منجر شد تا معترضین با آگاهی جمعی به اعتراض خود ادامه دهند و این مسئله در روند خود باعث شد تا اعتراضات روز به روز رادیکال‌تر شود و در چنین شرایطی امکان سرکوب نیز پائین می‌آید. اگر چه اعتراضات شکوهمند پائیز 1397 سرکوب شد اما دستاورد آنها به بخشی از حافظه تاریخی تبدیل شده است. همچون پائیز سال 1397 اعتراضات کارگری باید به محل تجمع خانواده‎ها تبدیل شود، خیابان باید به مجمع عمومی اعتراضات و اعتصابات کارگری تبدیل شود. در چنین شرایطی سرکوب اعتراضات کارگری سخت‌تر می‌شود و از همه مهم‌تر اعتراضات کارگری با توجه به ماهیت ضد سرمایه داری خود زمینه‌های شکل‌گیری کمیته‌های کارخانه، اعتصاب، محلات و دیگر نهادهای اعتراضی کارگری را مهیا خواهد کرد.

حمایت از مبارزات کارگران دیگر بخش‌ها در جریان اعتراضات کارگری از آن جمله کارگران گروه ملی فولاد باید به بخشی مبارزات کارگری تبدیل شود. حمایت از مبارزات کارگران فولاد و در عین حال اشاره به نکات ضعف و قدرت مبارزات آنها، حمایت از جنبش طبقاتی کارگران است. کارگران در مبارزه‌شان تنها می‌توانند بر حمایت همکاران طبقاتی خود تکیه کنند. گسترش اعتراضات کارگری به دیگر صنایع، بخش‌ها، محل‌های کار، به محلات و حتی کارگران بیکار و کسب حمایت طبقاتی دیگر همکاران طبقاتی خود، اعتراضات کارگری را از انزوا خارج کرده و بر قدرت طبقاتی کارگران خواهد افزود. تکیه به قدرت طبقاتی کارگران و  تشدید مبارزه طبقاتی تنها افقی است که پیش روی طبقه کارگر قرار دارد. چرا که همین شبح مبارزۀ طبقاتی است که بورژوازی بیش از هر چیزی از آن وحشت دارد، بخاطر آن که مبارزه طبقاتی در روند تکاملی خود منجر به انهدام انقلابی نظام سرمایه داری خواهد شد.

آینده متعلق به مبارزه طبقاتی است!

فیروز اکبری

5 اردیبهشت 1403

یادداشتها:

   

[1] مبارزات کارگری گروه ملی صنعتی فولاد در سال 1397 به تفصیل در کتابچه « درسهائی از اعتصابات و مبارزات کارگری و وظایـف انتـرناسیـونـالیستی» مورد بررسی قرار گرفته است و کتابچه را میتوان از سایت صدای انترناسیونالیستی دانلود کرد.

[2]  بورژوازی ننگین اسلامی بارها اعتراضات کارگری را با شلاق پاسخ داده است. برای اطلاع بیشتر به مقاله «شلاق سرمایه بر پیکر طبقه کارگر» در سایت صدای انترناسیونالیستی مراجعه شود.

[3]  بر گرفته از کتابچه « درسهائی از اعتصابات و مبارزات کارگری و وظایـف انتـرناسیـونـالیستی»

 

با کلیک کردن روی تصویر زیر مقاله را دانلود کنید!

مطالب مرتبط