نه أردوغان، نه اماماوغلو، مبارزه طبقاتی تنها افق پیش رو!
در سالهای اخیر، سیاستهای دولت ترکیه برای گسترش نفوذ منطقهای، بهویژه در سوریه و قفقاز، این کشور را به یکی از بازیگران اصلی تحولات منطقه تبدیل کرده است. مذاکرات دولت با حزب کارگران کردستان، که قرار بود به حل مسئله کردها در ترکیه و سوریه کمک کند و به چهار دهه مبارزه مسلحانه پایان دهد، موفقیتی بزرگ برای طبقه حاکم تلقی میشد. دولت که خود را در اوج قدرت میدید، با اعتماد به نفس بیشتری سیاستهای داخلی و خارجی خود را پیش میبرد. اما در پس این نمایش قدرت، تنشهای درونی میان جناحهای مختلف بورژوازی ترکیه بهتدریج شدت گرفت. آنچه امروز در ترکیه رخ میدهد، نه صرفاً جنگ قدرت بین جناحهای بورژوایی، بلکه نشانهای از بحران عمیقتر سرمایهداری این کشور است که اکنون به یکی از بزرگترین اعتراضات دهه اخیر انجامیده است.
جرقه اعتراضات در ۲۹ اسفند ۱۴۰۳، در بحبوحه جنگ قدرت میان جناحهای بورژوایی، با دستگیری اکرم اماماوغلو، شهردار استانبول و نامزد حزب جمهوریخواه خلق در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ که در اپوزسیون است توسط نیروهای امنیتی زده شد.[1] دادستانی او را به «اخاذی و کلاهبرداری»، «فساد» و «همکاری با یک سازمان تروریستی» (حزب کارگران کردستان) متهم کرده است.
پس از این دستگیری، دولت ترکیه برگزاری هرگونه تظاهرات را به مدت چهار روز در سراسر کشور ممنوع کرد. با این حال، با وجود ممنوعیت، هزاران نفر، به ویژه دانشجویان، در استانبول، آنکارا و دیگر شهرهای ترکیه به خیابانها آمدند و به اعتراض پرداختند. معترضان شعارهایی از جمله «حقوق، قانون، عدالت!»، «اردوغان، دیکتاتور!» و «اماماوغلو، تنها نیستی!» سر دادند. دامنه اعتراضات به بیش از ۱۲ شهر گسترش یافت و به یکی از بزرگترین جنبشهای اعتراضی در یک دهه اخیر تبدیل شد. پلیس ضد شورش نیز با ماشینهای آبپاش، گاز اشکآور و گلولههای پلاستیکی به سرکوب معترضان پرداخت.
حزب جمهوریخواه خلق، بهعنوان اصلیترین حزب اپوزیسیون، بازداشت اماماوغلو را «کودتا» توصیف کرده و آن را تلاشی سیاسی برای حذف یکی از رقبای اصلی اردوغان و حزب «عدالت و توسعه» از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ دانسته است. اوغور اوزل، رهبر این حزب، از هواداران خود خواسته است که برای اعتراض به خیابانها بیایند اما از توسل به خشونت پرهیز کنند.
دادگستری به کسانی که «بیطرفی و استقلال» دستگاه قضائی را زیر سوال میبرند، هشدار داده است. تا زمان نگارش این مقاله، صدها معترض دستگیر شدهاند و دهها نفر از آنان به دلیل انتشار مطالب در شبکههای اجتماعی بازداشت شدهاند. همچنین، دسترسی به برخی شبکههای اجتماعی محدود شده است. اردوغان حزب جمهوریخواه خلق را به تلاش برای برهم زدن آرامش و دوقطبیسازی جامعه متهم کرده و اظهار داشت که دولت تسلیم خرابکاری یا ارعاب خیابانی نخواهد شد.
اعتراضات گسترده در ترکیه موجب بروز هرجومرج در بازارهای مالی این کشور شد. سهام ترکیه حدود ۷ درصد سقوط کرد و این بحران تاثیر شدیدی بر ارزش لیر ترکیه گذاشت. لیر با کاهش ۱۲ درصدی به پایینترین سطح خود در برابر دلار آمریکا رسید، که نشاندهنده تأثیر منفی عمیق بحران سیاسی بر وضعیت اقتصادی کشور بود. این نوسانات شدید اقتصادی نگرانیها درباره ثبات مالی ترکیه را افزایش داد و فشار زیادی بر بازار ارز وارد کرد.
طبقه کارگر نباید در دام جنبشهای دموکراسیخواهی گرفتار شود. بدتر از آن، تبدیل کارگران به سیاهیلشکر در جنگ قدرت جناحهای بورژوایی تحت عنوان جنبش دموکراسیخواهی، تنها به تضعیف و ناتوانی این طبقه خواهد انجامید. برای برده مزدی، فرقی ندارد که اردوغان در راس قدرت باشد یا اماماوغلو. حزب جمهوریخواه خلق، که دههها تنها حزب حاکم در ترکیه بوده است، آیا در دوران حاکمیت خود وضعیت کارگران را بهبود بخشیده بود؟ آیا زندگی کارگران در دوران حاکمیت این حزب بهتر از دیگران بوده است؟ ما باید برای منافع طبقاتی خود مبارزه کنیم. به جای شعارهایی نظیر «اردوغان، دیکتاتور!» و «اماماوغلو، تنها نیستی!»، فاصله گرفتن از چنین شعارهائی و طرح مطالبات طبقاتی پرولتری، اعتراضات را به سمت مبارزه طبقاتی هدایت خواهد کرد. باید شعار ما علیه بردگی مزدی، استثمار، بیکاری، اخراجها و تورم باشد. به عبارت دیگر، باید به بنیانهای سیستم سرمایهداری حمله کنیم.
پرولتاریا باید ابتکار عمل را در دست گیرد و بر حوادث تاریخی تاثیر بگذارد. این طبقه باید جوانان، دانشجویان و سایر لایههای جامعه را با خود همراه کند، نه اینکه خود در دام جنبشهای دموکراسیخواهی گرفتار شود. به ویژه زمانی که مبارزه طبقاتی به تدریج در حال رشد است و پرولتاریا میتواند تحولات تاریخی را شکل دهد، ضروری است که این طبقه نقش پیشرو و تعیینکنندهای در تحولات ایفا کند.
طبقه کارگر ترکیه به عنوان گردانی از طبقه کارگر جهانی، در حافظه تاریخی خود نبردهای درخشانی ثبت کرده است. به طور خلاصه، میتوان به برخی از این نبردها اشاره کرد: قیام ژوئن ۱۹۷۰ که دهها هزار کارگر را در استانبول و سایر شهرهای صنعتی به خیابانها کشاند. مبارزات قهرمانانه کارگران تکل در سال ۲۰۱۰. اعتصاب خودجوش و وحشی[2] کارگران فلز در کارخانه چیمساتاش در مرسین در ژانویه ۲۰۲۲ که با کمک اتحادیهها سرکوب شد. مبارزات این کارگران میتوانست الگویی برای سایرین باشد، اما اتحادیههای کارگری برای سرکوب آنها وارد عمل شدند. در نبود کمیتهای مستقل، مسئولین اتحادیه مانند مهمت کورت موفق شدند ابتکار عمل را از دست کارگران خارج کرده و در دست اتحادیه به دست گیرند. پس از به شکست کشاندن اعتراضات کارگری توسط اتحادیه، کارگران میگفتند که باید ابتدا با اتحادیه تسویهحساب کنند، پیش از آنکه با کارفرما مواجه شوند. اعتصاب وحشیانه کارگران نساجی در سال ۲۰۲۳ که تنها با سرکوب وحشیانه پلیس به پایان رسید نیز نمونهای از این نوع مبارزات است. اخیراً نیز شاهد اعتراضات و اعتصابات کارگری خارج از کنترل اتحادیههای کارگری در شهرداریهای تحت مدیریت حزب جمهوریخواه خلق بودهایم، از جمله اعتصاب وحشی کارگران شهرداری منطقه شیشلی در استانبول، همچنین اعتراضات کارگران شهرداریهای بشیکتاش، سیحان و افلر که همگی تحت مدیریت همین حزب هستند.
یکی از درخشانترین نبردها مربوط به سال ۲۰۱۵ است که علیه کارفرمایان و اتحادیههای کارگری برگزار شد. اعتصاب خودجوش و وحشی کارگران خودروسازی در کارخانههای سراسر ترکیه که تولید خودروسازان اروپایی را تحت تاثیر قرار داد، نمونهای برجسته از این مبارزات بود. اعتصاب در شهر صنعتی بورسا با کارگران کارخانه رنو آغاز شد. در تاریخ ۱۴ مه، پس از رأیگیری در یک شیفت کاری کامل، کارگران تصمیم به اعتصاب گرفتند و کمیته اعتصاب تشکیل دادند. آنها در محوطه کارخانه چادر زدند و غذا و آب از بیرون برایشان ارسال میشد. این اعتصاب به کارخانه خودروسازی فورد در اسکیشهر و دیگر کارخانجات تأمینکننده قطعات خودرو نیز گسترش یافت. این مبارزات آنچنان درخشان و تأثیرگذار بودند که بعداً موضوع تزهای دانشگاهی برای بررسی علل آن شدند. در مقدمه یکی از این تزها چنین آمده است:
“با افزایش فقر و گسترش بیعدالتی اجتماعی در ترکیه، نارضایتیهای طبقه کارگر به شکل فزایندهای در سطح جامعه نمایان شده است. در این راستا، جامعه ترکیه در سال ۲۰۱۵ شاهد یکی از گستردهترین و پرتنشترین اعتصابات کارگری در دوران سرمایهداری نئولیبرالی بود. در جریان این اعتصابات، کارگران صنایع فلزی مستقیماً همکاری هژمونیک میان کارفرمایان و اتحادیه کارگری حامی آنها، یعنی اتحادیه فلز ترکیه (TM)، را به چالش کشیدند. افزایش فقر و وخامت شرایط اجتماعی و اقتصادی کارگران، همراه با سیاستها و اقدامات سرکوبگرانه این اتحاد هژمونیک، باعث شد که کارگران به نیروی خود اتکا کرده و دست به اعتصابی خودجوش، وحشی و گسترده بزنند.”[3]
همانطور که اشاره شد، پرولتاریای ترکیه نبردهای درخشانی در حافظه تاریخی خود به ثبت رسانده است. این طبقه باید به این حافظه تاریخی و دستاوردهای نبردهای گذشته مراجعه کند و به جای تبدیل شدن به سیاهیلشکر، خود پیشتاز نبردهای طبقاتی باشد. آینده جنبش ما تنها به مبارزهمان بستگی دارد. تنها از طریق مبارزه طبقاتی و از زمین طبقاتی میتوانیم حملات بورژوازی را دفع کنیم. باید مبارزهمان را مستقل از تمامی باندها و جنبشهای بورژوایی گسترش دهیم و به مقابله با سرمایهداری بپردازیم. منافع ما تنها در تغییر طبقه حاکمه نیست، به عبارت دیگر نشاندن اماماوغلی به جای اردوغان بلکه در مبارزه طبقاتی نهفته است. مبارزه طبقاتی بهدلیل ماهیت ضدسرمایهداری خود، در روند تکاملیاش نه تنها به کشورهای دیگر سرمایهداری سرایت خواهد کرد، بلکه دولتهای سرمایهداری را نیز به چالش خواهد کشید.
آینده متعلق به مبارزه طبقاتی است!
م جهانگیری
4 فروردین 1404
یادداشتها:
[1] در سال ۱۹۹۹، رجب طیب اردوغان، شهردار وقت استانبول، به دلیل خواندن شعری که نقض اصل سکولاریسم در قانون اساسی ترکیه تلقی شد، بازداشت گردید. او پس از چهار ماه و ۱۰ روز زندان، با محبوبیتی بیشتر به صحنه سیاست بازگشت. اکنون، با بازداشت اکرم اماماوغلو، شهردار کنونی استانبول، شرایط مشابهی رقم خورده و شهرت او در فضای سیاسی ترکیه افزایش یافته است.
[2] اعتصاب کارگری که خارج از کنترل اتحادیههای کارگری انجام گیرد، «اعتصاب وحشی» قلمداد میشود.
[3] فراتر از محدودیتها: بسیج یک اعتصاب وحشی در ترکیه- علیجان چاغری گوکچک – دانشگاه بوغازیچی-۲۰۱۹
با کلیک کردن روی تصویر زیر مقاله را دانلود کنید!