حملات شیمیائی به مدارس بیانگر توحش بورژوازی اسلامی
حملات شیمیائی به مدارس با حمله به هنرستان دخترانه در 9 آذر در قم شروع شد و به تدریج خود را تقریبا به تمام نقاط کشور گسترش داد. 230 مدرسه از 25 استان درگیر حملات شیمیائی شدهاند. این حملات شیمیائی باعث مسمویت صدها نفر شده است و موجی از رعب و وحشت را نه تنها در میان دانشآموزان بلکه در میان خانوادهها نیز بر انگیخته است.
برنامهریزی دقیق، هدفمند با سازماندهی بالای حملات، ترکیبات شیمیائی و تداوم حملات بیانگر آن است جریان قدرتمندی پشت سر این حملات شیمیائی قرار دارد که از امکانات تکنولوژیک بالایی نیز برخوردار است. آنها قادر هستند ردپای خود را به شکل حرفهای پاک کنند. ظاهرا مقامات امنیتی تمام دوربینهای مدارس را بررسی کردهاند و نتایجی نداشته است. یک مقام امنیتی در این رابطه گفت:
“همه مدارسی که مجهز به دوربین مدار بسته بودند دوربین هایشان چک شده است. علاوه بر آن دوربینهای شهری اطراف این مدارس هم بررسی شده است. تا کنون هیچ مورد مشکوکی دیده نشده است.”[1]
بورژوازی اسلامی سعی کرده است: اولا حملات شیمیائی را کم اهمیت جلوه دهد که دشمنان آن را بزرگنمایی میکنند. ثانیا حملات را به دشمنان خارجی نسبت دهد و آن را بخشی از «جنگ ترکیبی» ارزیابی کند. بورژوازی اسلامی ادعا میکند که دشمنان بدنبال فروکش کردن اعتراضات میخواهند مجددا اعتراضات گسترش پیدا کند. ثالثا تحقیقات تا لحظه کنونی دستاورد مهمی نداشته است.
خود نهادهای بورژوازی اسلامی، وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش، وزارت اطلاعات یا قوه قضائیه با وجود گذشت بیش از 3 ماه هنوز نتوانستهاند از حملات شیمیائی یک گزارش مستندی ارائه دهند. چه چیزی اتفاق افتاده است، چه نوع ماده شیمیائی استفاده شده است؟ انگیزه حملات چه بوده است؟
بورژوازی جنایتکار اسلامی همیشه سعی کرده وانمود کند، مردم در سایه تلاش و فدارکاری «سربازان گمنام امام زمان» با وجود اینکه مشکلات اقتصادی دارند اما از امنیت برخوردار هستند. بیش از 3 ماه از حملات شیمیائی میگذرد، اینکه نتوانستهاند کوچکترین رد پایی از حملات گسترده شیمیائی را پیدا کنند، نشان میدهد که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی متعدد بورژوازی اسلامی، تنها برای دستگیری و کشتن مخالفان سیاسی قدرت دارند. برای سرکوب اعتراضات تمامی نهادها از مخابرات تا وزارت اطلاعات، از لباس شخصیها تا نیروی انتظامی با آخرین تجهیزات با شناسایی کوچکترین اعتراض در کوتاهترین زمان ممکن معترضین را دستگیر و اعتراض را سرکوب میکنند. دستگاه سرکوب بورژوازی اسلامی قدرتاش برای دستگیری کارگران اعتصابی ذوبآهن اصفهان است.
سرانجام پس از 3 ماه ولی فقیه بورژوازی اسلامی در 15 اسفند ناچار شد در رابطه با حملات شیمیائی اظهار نظر کند و خواهان اشد مجازات برای عوامل حملات شد و اظهار داشت:
“یک اشارهای هم بکنم به مسئله رایج این روزها که گفته میشود مسئله مسمومیت دانشآموزها…اگر کسانی در این موضوع دست دارند، باید عوامل این جنایت به اشد مجازات برسند.”
رئیس قوه قضائیه محسنی اژهای هم اعلام کرد که عاملان مسمومیتها مفسد فیالارض هستند یعنی اگر دستگیر شوند، اعدام خواهند شد. اظهارات جانیان اسلامی تازگی ندارد. خامنهای در رابطه با قتلهای زنجیرهای در آن مقطع بیگانگان را عامل قتلها اعلام کرد که هنوز هم در سایت او هست، اما بعدا وزارت اطلاعات آنرا به عهده گرفت. خامنهای در آن مقطع چنین گفت:
” از یک طرف، با واسطه یا بیواسطه، جنایت را مرتکب میشود؛ از یک طرف هم انگشت اتّهام را به خود نظام متوجّه میکند!”[2]
اگر چه در رابطه با انگیزه حملات شیمیائی گمانهزنیهای فراوانی است اما هنوز انگیزه و عوامل حملات شیمیائی در حالهای از ابهام است. با این وجود تجربه قتلهای زنجیرهای که بین سالهای 1369 تا سال 1377 جریان داشت، یک رویه مشخصی را به ما نشان میدهد. ابتدا قتلها را به قدرتهای خارجی و بخصوص اسرائیل نسبت دادند. اما بعدا وزارت اطلاعات اعلام کرد که بخشی «خود سر» از وزارت اطلاعات این کار را انجام داده است، چند نفر دستگیر شدند و سعید امامی نیز متهم اصلی پرونده قربانی شد تا امران اصلی قتلهای زنجیرهای معرفی نشوند.
مدتها پیش «فدائیان ولایت» به نوعی مسئولیت حملات را به عهده گرفت و تهدید کرد اگر مدارس دخترانه تعطیل نشوند، حملات شیمیائی را به سراسر ایران گسترش خواهند داد. اخیر روزنامه «آرمان ملی» گفتگویی را با یکی از وکلا عبدالصمد خرمشاهی در رابطه با حملات شیمیائی انجام داده بود که بعدا از سایت حذف شد، او در آن مصاحبه مسببین را دوستان نادان یعنی خودیها معرفی میکند و میگوید:
“نکته مهمی که وجود دارد این است که چرا این ماجرا از ابتدا در نطفه خفه نشد و مسببان این ماجرا در همان ابتدا بازداشت نشدند… به تعبیر من دوستان نادان هستند.”[3]
امروز مجید میر احمدی معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور اعلام کرد تعدادی دستگیر شدهاند و برخی نیز ارشاد شدهاند. البته این جنایتکار اعلام نکرد اگر در رابطه با حملات شیمیائی بودهاند چرا و چگونه ارشاد شدهاند، مگر مفسد فیالارض نیستند، تنها معترضین مفسد فیالارض هستند؟ انتظار اینکه بورژوازی اسلامی مسببین حملات شیمیائی را دستگیر و عاملان آن را مجازات نماید، توهمی بیش نیست و چنین دادرسی به اندازه محاکمه قاتلان قتلهای زنجیرهای معتبر است. والدین دانشآموزان، معلمان و… در دهها شهر روز 16 اسفند در مقابل اداره آموزش و پرورش تجمع کردند و با شعار «مرگ بر حکومت بچهکُش » خواستار امنیت مدارس شدند. طبق معمول نیروهای حکومتی با کمک لباس شخصی ها به این تجمعات حمله کردند.
اخیرا قوه قضائیه بورژوازی اسلامی علیه چند نفر و چند روزنامه اعلام جرم کرده است. سوتفاهمی پیش نیاید آنها از عاملین حملات شیمیائی به مدارس نبودند بلکه کسانی هستند که در چهار چوب همان بورژوازی کثیف اسلامی اطلاع رسانی کرده اند و جرمشان نیز تشویش اذهان عمومی است.
باید تاکید کرد که مسئولیت حملات شیمیائی نه با باندهای «خودسر» یا با جناحی از رژیم بلکه با کل بورژوازی ننگین اسلامی است. کیفرخواست ما باید علیه کل بورژوازی باشد. نه با توسل به درگاه بورژوازی بلکه با مبارزه طبقاتی است که میتوان هر گونه حملات بورژوازی از جمله حملات شیمیائی را عقب راند. به میدان آمدن طبقه کارگر به عنوان یک طبقه اجتماعی و درگیر شدن در مبارزه طبقاتی، هارترین جناحهای بورژوازی، از جمله بورژوازی ننگین اسلامی را مجبور به عقب نشینی خواهد کرد و در روند خود نظم سرمایه را به چالش خواهد کشید.
سرمایهداری یعنی بردگی مزدی،کابوس جنگ، کابوس بیکاری، زندگی زیر خط فقر، ویروس کرونا و حالا کابوس حملات شیمیائی. سرمایهداری در یک کلام یعنی توحش و نابودی بشریت. اگر طبقه کارگر به حکم تاریخی خود، یعنی به زیر کشیدن سرمایه داری از طریق انقلاب کمونیستی عمل نکند، نابودی بشریت حتمی است. نابودی بشریت حتما از طریق جنگ جهانی نیست بلکه میتواند از طریق توحش سرمایه، شیوع ویروس، فجایع زیست محیطی نیز انجام بگیرید.
فیروز اکبری
16 اسفند 1401
یادداشتها:
[1] تمام دوربینهای مدارس بررسی شدند
[2] سایت خامنهای
با کلیک روی تصویر زیر مقاله را دانلود کنید