بی اعتبار کردن کمونیست چپ موقوف!

در طول تاریخ جنبش کارگری، ماجراجویی، معضلی برای سازمان یابی طبقه کارگر و گرایشات سیاسی آن بوده است. ماجرا جویان، در راستای ماجراجویی و اهداف خود بارها سعی کرده اند به فضای سیاسی پرولتری نزدیک شوند و با ایجاد محافلی و یا با تاثیرگذاری بر فضای سیاسی، چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ سازمانی ابهام آفرینی کنند. عملکرد آنها حائلی را بوجود می آورد تا مبارزانی که بسوی مواضع پرولتری تمایل پیدا میکنند، نتوانند به مواضع حقیقی کمونیستی دست یابند و یا جذب جریانات کمونیستی شوند. در سالهای 2009 – 2011 ماجراجویی بنام احمد فارسی سعی کرد چنین نقشی ایفا کند. وانمود کرد بسوی کمونیست چپ جهت گیری کرده است، همزمان که به فعالیت مخرب خود ادامه میداد. ما در حد توان خود به این مسئله واکنش نشان دادیم و این معضل را به اطلاع جریان های اصلی کمونیست چپ نیز رساندیم.

در ژانویه 2020 جریان کمونیست بین المللی مقاله ای تحت عنوان «چه کسی، چه کسی است در دوره جدید» (دوره جدید – Nuevo Curso) انتشار داد [1] و نگرانی های خود را از ابهامات این گروه، چه به لحاظ تئوریک و چه به لحاظ سازمانی که خود را متعلق به کمونیست چپ میداند، ابراز داشت. ما با توجه به تجربیات قبلی از موضعگیری جریان کمونیست بین المللی استقبال کردیم و امیدوار شدیم این مقاله در راستای شفافیت فضای سیاسی پرولتری قرار بگیرد و دیگر جریانات نیز از این شفاف سازی استقبال کنند. منطقی این بود که خود رهایی با توضیحات خود به شفافیت سیاسی میپرداخت و نشان میداد به ارزشها و پرنسیپ های پرولتری وفادار است، چیزی که نه تنها به شفافیت فضای سیاسی پرولتری منتهی میشد بلکه موجب تقویت رهائی نیز میشد.

متاسفانه «دوره جدید» با سکوت خود نه تنها به شفافیت سیاسی نپرداخت بلکه موجب ابهامات بیشتر نیز شد. در حالیکه «دوره جدید» سکوت را انتخاب کرد، باند شارلاتانی تحت عنوان گروه بین المللی کمونیست چپ (IGCL) این مقاله را دستاویز قرار داد تا بار دیگر شروع به لجن پراکنی علیه جریان کمونیست بین المللی کند. سوال اساسی این است، چرا IGCL مخالف شفافیت فضای سیاسی است؟ واقعیت این است، هر گونه شفافیت در فضای سیاسی، شارلاتانیسم، ماجراجویی و عملکرد گانگستری این باند را بیشتر در معرض دید عموم قرار میدهد. تقویت ارزش ها و پرنسیپ های کمونیستی و پرولتری به نفع شارلاتانیسم سیاسی نیست. با هیستریک مقاله ای منتشر کرد تحت عنوان “حمله جدید جریان کمونیست بین المللی علیه اردوگاه بین المللی پرولتاریا”. به عبارت دیگر گویا جریان کمونیست بین المللی قبلا حملات متعددی علیه اردوگاه بین المللی پرولتاریا انجام داده بود و این حمله جدید است. همین شارلاتان های سیاسی قبلا به دروغهای کثیف و گوبلز گونه برای بی اعتبار کردن صدای انترناسیونالیستی متوسل شده بودند که گویا صدای انترناسیونالیستی گروههای سیاسی پرولتری را در فضای سیاسی بی اعتبار کرده است (نه گروه بلکه گروها)، اما این شارلاتانها قادر نیستند نام جریانات سیاسی بی اعتبار شده را ببرند.[2]

کمونیسم بطور کلی و کمونیست چپ بطور اخص مذهب نیست که به آن بپیوندی و برای همیشه آن نام را به یدک بکشی. کمونیست چپ ضمن اعلام تعلق به تئوری های انترناسیونالیستی، پایبندی به ارزش ها و پرنسیپ های پرولتری نیز هست. متاسفانه محافل و گروهایی خود را منتسب به کمونیست چپ میدانند که عملکردشان در راستای تخریب ارزشها و اهداف کمونیست چپ است. بعنوان نمونه سایت مباحثات خود را فرومی برای کمونیست چپ میداند ولی با درج مقالات یکی از مداحان بورژوازی اسلامی که اخیرا به سوی چپ دگردیسی کرده است، عملا به نوعی ابهام سازی دامن میزد. ما نامه اعتراضی فرستادیم و تاکید کردیم انتشار چنین متونی بنام کمونیست چپ تنها در راستای ایجاد سردرگمی در فضای سیاسی است و خواستیم به بی اعتبار کردن کمونیسم چپ پایان دهند. البته ما بعدا متوجه شدیم به زبانهای دیگر نیز این کار را کرده بودند. ما سپس کپی نامه را به جریان کمونیست بین المللی و گرایش کمونیست انترناسیونالیستی ارسال کردیم. واکنش رفقای گرایش کمونیست انترناسیونالیسی به اعتراض ما بسیار اصولی بود و چنین پاسخ دادند: “یک تصمیم درست و عاقلانه”. البته بی اعتبار کردن کمونیسم چپ توسط IGCL به هیچ وجه قابل مقایسه با سایت مباحثات نیست، IGCL به هیچ پرنسیپ و ارزش اجتماعی پایبند نیست و تحت هر شرایطی تنها به دنبال مطرح کردن خود به هر شیوه ممکن می باشد.

یکی از عملکردهای منزجر کننده این باند شارلاتان اختلاف افکنی بین انقلابیون است. به شکل مشمئز کننده ای به چاپلوسی گرایش کمونیست انترناسیونالیستی میپردازند در حالیکه مشغول بی اعتبار کردن دیگر انقلابیون هستند. با نامی طمطراق که یک تریلی قادر به کشیدن آن نیست، وقتی نمی توانند مطلبی برای انتشار داشته باشند، مقالات رفقای گرایش کمونیست انترناسیونالیستی را منتشر میکنند. در حالیکه ما در همبستگی با رفقا، وقتی مطلب شان را منتشر می کنیم، مطلب در فضای مجازی بازنشر میشود و بیش از 1500 بار خوانده میشود.

متاسفانه در فضای سیاسی گاها، به اشتباه کمونیزم کارگری را به سنت کمونیست چپ منتسب میکنند، عملکرد کمونیزم کارگری را دستاویز قرار داده و شروع به لجن پراکنی علیه کمونیست چپ میکنند، نمونه واضح آن صدای کمونیستی از آمریکا است.[3] این در حالی است که در سال 1985 جریان ضد انقلابی و بورژوایی کمونیزم کارگری تحت عنوان نقدى بر پلاتفرم سياسى حزب کمونيست انترناسيوناليست، به لجن پراکنی و تحقیر نبرد کمونیستی و کمونیست چپ اقدام کرده بود. کسی نبود ماهیت بورژوایی و ضد انقلابی کمونیزم کارگری را همزمان به چندین زبان، از شکل گیری آن تا اضمحلال آن به دستجات مختلف را در معرض دید عموم قرار دهد تا کسی با دستاویز قرار دادن عملکرد بورژوایی کمونیزم کارگری نتواند به کمونیست چپ لجن پراکنی کند. 32 سال کسی نبود جواب حمید تقوایی، “تئوریسین” کمونیزم کارگری را بدهد. در سال 2017 ما به بند بند هذیان گوئی ها و لجن پراکنی های حمید تقوائی پاسخ دادیم و به دفاع از حقانیت مواضع نبرد کمونیستی و کمونیست چپ برخواستیم[4]. دفاعی شایسته کمونیست چپ! این است فرق همبستگی و دفاع از جریانات کمونیست چپ با آنهایی که در پی بی اعتبار کردن آن هستند.

این فراریان از کمونیسم چپ، هرگز در درون جریان کمونیست بین المللی نجنگیدند، چرا که نه پیش شرط چنین مبارزه ای بود و نه این فراریان پتانسیل چنین نبردی را داشتند و یا دارند، در غیر اینصورت داستان نبرد اینها از از پاریس تا مارسی و از مارسی تا مکزیکو سیتی باید منبع الهام بخش برای نسل جدیدی از انترناسیونالیستها می شد. اینها شوالیه های جنگ نکرده ای هستند که فقط مدال های گرفته نشده را به گردن خود آویزان میکنند. اگر جریاناتی شبیه کمونیزم کارگری واژه هائی مانند کارگر، کمونیسم، انقلاب و غیره را به لجن کشیده اند، این شوالیه های جنگ نکرده نیز «کمونیسم چپ»، «انترناسیونالیسم»، «بیلان» و غیره را به لجن کشیده اند.

این اولین حمله هیستریک شوالیه های جنگ نکرده علیه کمونیستها نیست، قبلا نیز از سر استیصال به دروغهای کثیف متوسل شده بودند و صدای انترناسیونالیستی را به پروکاسیون، بی اعتبار کردن گروههای پرولتری و… متهم کرده بودند. باندی که عمر ننگین اش با پروکاسیون، دروغ و شارلاتانیسم شروع شد نمیتواند عملکردی غیر از بی اعتبار کردن کمونیستها و انترناسیونالیستها داشته باشد.

به دروغ های مشمئز کننده متوسل میشوند که گویا ادعا شده، اینها مامور پلیس هستند. هیچ کس چنین ادعایی نکرده است. تنها در راستای مظلوم نمایی چنین شایعه پراکنی می کنند. نه شما مامور پلیس هستید و نه رضا رخشان. بلکه ادعا شده عملکرد شما در خدمت پلیس سیاسی است. خدماتی که شما برای بورژوازی انجام میدهید یک مامور پلیس قادر به انجام آن نیست. همانطور خدماتی که رضا رخشان در لباس کارگر برای کارفرمای هفت تپه انجام میدهد، یک مامور پلیس نمیتواند انجام دهد. البته مدتهاست که رضا رخشان نه تنها برای هزاران کارگر هفت تپه بلکه برای میلیونها کارگر به شخصیت منزجر تبدیل شده است. شوالیه های جنگ نکرده در دنیای مالیخولیایی شان نشان «لژیون دونور» به گردن خود آویزان میکنند و خود را پرچمدار دفاع از کمونیست چپ جا میزنند ولی اگر دقت کنند نشان ننگ به گردن خود آویزان کرده اند.

برای ما کمونیسم چپ نه فقط تعدادی “مواضع سیاسی” بلکه اصول و ارزشهای پرولتری نیز هست. ما از این شارلاتانهای سیاسی تحت عنوان گروه سیاسی زیاد دیده ایم، بسته به شرایط زمانی و موقعیت جغرافیایی اشکال متفاوت بخود میگیرند و هیچ ربطی به کمونیسم، انترناسیونالیسم و طبقه کارگر ندارند. نباید شارلاتانهای سیاسی و پروکاتورها را جدی گرفت. ما به همان اندازه که در حد توانمان از مواضع کمونیسم چپ دفاع می کنیم و به تقویت آن کمک می کنیم به همان اندازه نیز حتی با چنگ و دندان به دفاع از ارزش ها و پرنسیپ های کمونیستی ادامه خواهیم داد و در مقابل بی اعتبار کردن کمونیسم چپ خواهیم ایستاد.

م جهانگیری

22 مرداد 1399

یادداشت ها:

[1] https://en.internationalism.org/content/16802/who-who-nuevo-curso

[2]  برای اطلاع بیشتر به مقاله «سمفونی رسوایی» مراجعه شود.

[3]  https://www.communistvoice.org/37cWCPI.html

[4] کمونیزم کارگری وجدان رادیکال چپ سرمایه – بخش هشتم

با کلیک کردن روی تصویر زیر مقاله را داونلود کنید!

مطالب مرتبط