زلزله در ایران، سوریه و ترکیه: سرمایه داری یعنی زلزله، جنگ، فقر، بربریت

در روزهای اخیر شاهد زلزله و تصاویر تکان دهنده‌ای از زمین لرزه‌ها در کشورهای ایران، سوریه و ترکیه بوده‌ایم. تصاویری که استیصال و ناتوانی انسانها را در مقابل قدرت تخریبگر زلزله نشان می‌دهد، تصاویری که قلب‌ها را منقلب و احساسات انسانی را جریحه دار می‌کند، تصویری واقعی از یک سرمایه‌داری پیرامونی در حال بحران را نیز منعکس می‌کند. قبل از هر چیز، ما خود را در غم و اندوه از دست دادن قربانیان زلزله شریک میدانیم و با بازماندگان قربانیان اعلام همدردی می‌کنیم.

در 8  بهمن 1401 زمین لرزه‌ای خوی را لرزاند، قربانیان مستقیم خود زلزله چند نفر بودند ولی حدود صد هزار نفر آواره شدند. سرما، برف، بی‌خانمانی و گرسنگی برای آوارگان خوی شرایط اسفناکی بوجود آورده است. بدنبال آن در 17 بهمن 2 زلزله وحشتناکی سوریه و ترکیه را لرزاند که بیش از 11 هزار نفر جان خود را از دست داده و ده‌ها هزار نفر مجروح و صده‌ها هزار نفر بی خانمان شده‌اند. سرمای زمستان، هم کار امدادگران را با مشکل مواجه ساخته است و هم اینکه زیرآوار ماندگان شانس کمی برای نجات دارند.

متاسفانه شرایط زلزله زدگان در سوریه و ترکیه بسیار وحشتناک و دردناک است، ابراهیم هاسکواوغلو یکی از روزنامه نگاران تُرک در گفتگو با بی‌بی‌سی انگلیسی به این مسئله چنین اشاره می‌کند:

“افرادی هنوز زنده در زیر آوار مانده اند و پیغام های صوتی و ویدیویی درباره موقعیت خودشان به او و سایر روزنامه نگاران می فرستند. ابراهیم هاسکواوغلو گفت که آنها خبر از خود می دهند ولی ما نمی توانیم کاری بکنیم.”[1]

بورژوازی کثیف اسلامی نه می‌خواهد و نه می‌تواند زلزله‌زدگان را کمک کند و از ترس شکل‌گیری اعتراضات ضد رژیمی مخالف کمکهای مستقیم مردمی به مردم خوی بوده است و این مسئله باعث شده شرایط زلزله‌زدگان اسفناک شود. کلام از توصیف شرایط زلزله زدگان سوریه قاصر است که هر یک از گانگسترها، منطقه‌ای را کنترل می‌کنند که فاقد کوچکترین امکانات است و تنها میتوان از توحش و بربریت به مفهوم لغوی آن نام برد. با توجه به عضویت ترکیه در ناتو و کمک‌های کشورهای عضو ناتو و کشورهای عربی، شرایط برای کمک رسانی در ترکیه کمی بهتر از دیگر کشورها است. با این حال اردوغان در سخنرانی خود به صورت خشونت آمیزی منتقدین امدادرسانی به مردم زلزله زده را تهدید کرد و بدنبال آن نیروهای امنیتی ترکیه منتقدین در شبکه‌های اجتماعی را دستگیر کردند.[2]

زلزله، سیل، پاندامی و … توسط دولت‌های سرمایه‌داری حوادث غیر مترقبه نامیده می‌شوند که خارج از قدرت بشری است ولی واقعیت این است که فجایع «طبیعی» زیاد هم غیر مترقبه نیستند بلکه آنها محصول سرمایه‌داری هستند. سرمایه‌داری پیرامونی بدلیل اضمحلال زیر بنائی جامعه نتایج بسیار مهلکی برای بشریت بوجود آورده است. این زلزله نیست که انسان‌ها را می‌کشد بلکه سرمایه‌داری پیرامونی است که انسان‌ها را قتل عام می‌کند.

سوال اساسی که برای هر انسان مطرح می‌شود این است که چرا زلزله در ژاپن، آمریکا و… باعث کشته شدن چند نفر می‌شود در حالیکه همان زلزله در کشورهایی چون ایران، ترکیه و… هزاران نفر قربانی می‌گیرد؟ نیروی کار در جامعۀ سرمایه داری کالا است و ارزش این کالا در جامعۀ سرمایه‌داری نیز همچون هر کالای دیگری از میزان کار اجتماعا لازم که برای بازتولید آن صرف می‌شود تعیین می شود. به عبارت بهتر ارزش نیروی کار در هر مقطع زمانی  و یا مکانی (کشور مشخص) متفاوت خواهد بود.

در کشورهای متروپل سرمایه داری قطعا بازتولید این کالا (نیروی کار) هزینه بیشتری بر می‌دارد و ارزش آن بالاست، لذا در حفظ آن اهمیت بیشتری قائل می‌شود. ولی در کشورهای پیرامونی سرمایه هزینه باز تولید آن پائین است، لذا مواظبت و نگهداری آن از اهمیت قابل توجهی برخوردار نیست. به همین خاطر است که در فجایع زیست محیطی همچون سیل، زلزله در کشورهایی چون ایران، پاکستان و ترکیه جان ده ها هزار نفر گرفته می‎شود. در زلزلۀ پاکستان در سال 1384 85 هزار کشته، صد هزار نفر زخمی و سه میلیون بی خامان شدند. ولی در زلزله های مشابه در کالیفرنیا در آمریکا در سالهای 1994، 1992، 1989 تنها هفت یا هشت نفر جان خود را از دست دادند.

زلزله، پاندامی، سیل و… به یک معضل جدی نه تنها برای طبقه کارگر بلکه برای اقشار تحتانی و شهروندان جامعه تبدیل شده است. از سوئی اضمحلال زیر بنائی سرمایه‌داری پیرامونی در بحران و از سوی دیگر سیاست‌های ارتجاعی بورژوازی پیرامونی عوارض این پدیده‌ها را در سرمایه‌داری پیرامونی صد چندان کرده است.

زلزله، جنگ، پاندامی و… بخشی جدائی ناپذیر از متابولیسم نظام سرمایه داری است. نظامی که در آن، هدف تولید نه رفع نیازهای بشری بلکه کسب حداکثر سود به هر قیمتی است. تنها جامعۀ کمونیستی است که می‌تواند فجایع طبیعی را به حداقل ممکن برساند، چرا که در آن جامعه ملاک نه سود بیشتر بلکه رفاه انسان‌ها خواهد بود. برای پایان دادن به توحش سرمایه‌داری بیش از هر زمان دیگری آیندۀ بشریت در دستان طبقه کارگر جهانی است.

فیروز اکبری

19 بهمن 1401

یاداشت‌ها:

[1] بی‌بی‌سی

[2] روزنامه گاردین

با کلیک کردن روی تصویر زیر مقاله را داونلود کنید!

مطالب مرتبط