انتقام سخت بورژوازی اسلامی
بدنبال کشتن سلیمانی و چند تن از فرماندهان حشدالشعبی تنش های امپریالیستی بین بورژوازی اسلامی و بورژوازی آمریکائی بشدت تشدید یافت. جنایتکاران اسلامی خاکسپاری سلیمانی را به کارناوالی تبلیغاتی و نشان دادن قدرت خود تبدیل کردند. در جریان همین کارناوال بورژوازی اسلامی از انتقامی سخت، محکم و پشیمان کننده سخن گفت و برای سلیمانی جنایتکار لقب «مالک اشتر زمان» داد. همان روز پیامهایی بین بورژوازی اسلامی و دولت آمریکا توسط سفارت سوئیس رد و بدل شد و بعدا مشخص شد «انتقام سخت» تنها کاربرد داخلی داشته است. دولت آمریکا قبول میکند که ایران حمله سمبولیکی علیه پایگاههای آمریکا انجام دهد تا تنش نظامی فعلا پایان شده تلقی شود.
نیروهای مستقر در پایگاهها در عراق 6 ساعت قبل از حمله آگاه شده بودند و فرصت کافی داشتند تا نفرات و تجهیزات مهم را جابجا کنند تا نه تنها نفرات بلکه تجهیزات مهم نیز صدمه نبینند. احساسات آتشین ضد آمریکایی در شکل رئوفت اسلامی ظاهر شد و ترامپ نیز این پیام را با استقبال دریافت کرد. بورژوازی اسلامی حتی به باندهای جنایتکار طرفدار خود در لبنان و عراق توصیه کرد که فعلا به اهداف و منافع آمریکائیان حمله نکنند. رئوفت اسلامی در روند خود حتی میتواند در شکل «جام زهر» اسلامی و یا شکل دیگری از سازش ظاهر شود.
اما رئوفت اسلامی تنها شامل حال بورژوازی آمریکا شد، موشکهای جنایتکاران اسلامی هواپیمای مسافربری را هدف قرار دادند و 176 انسان جان خود را از دست دادند، 176 انسان قربانی جنایات پاسداران سرمایه شدند و در واقع انتقام سخت از مردم بی دفاع گرفته شد. به تبع آن و بدنبال بالا گرفتن اعتراضات در جامعه، بورژوازی اسلامی برای کاهش خشم جامعه، اعلام کرد که متخلفین را تحویل مقامات قضائی خواهد داد. متخلفین نه تنها مجازات نخواهند شد بلکه همچون خدمه ناو «یو اس اس» که 290 انسان را با سرنگون کردن هواپیما کشتند، مدال شجاعت خواهند گرفت و به درجات بالاتر ارتقاء خواهند یافت.
بورژوازی تنها از طبقه کارگر و اقشار تحتانی جامعه انتقامی سخت گرفته و می گیرد. یک ماه پیش 1500 نفر را در خیابانها و نیزارها در پی اعتراض به افزایش قیمت بنزین قتل عام کرد و حمام خون براه انداخت. ده ها فعال کارگری در انتظار حکم بیدادگاه های بورژوازی اسلامی هستند. اینها بخشی از سرکوب مستقیم هستند، باید به اینها کشتار طبقه کارگر و اقشار تحتانی جامعه توسط شرایط ساخته شده در جمهوری اسلامی اضافه کرد. انگلس در وضعیت طبقه کارگر در انگلستان بخوبی این مسئله را روشن میکند:
“اگر فردی به فرد دیگر آسیب جانی وارد نماید، آن هم آسیبی که به مرگ شخص آسیب دیده منجر شود، آنگاه عمل او را قتل غیر عمد می نامیم؛ اما اگر عامل این قتل از قبل به نتیجۀ عمل خود واقف بود، آن موقع عمل وی را قتل عمد و آدم کشی می نامیم. حال اگر جامعه صدها پرولتر را به وضعیتی میراند، که عملا مرگ زودرس و غیر طبیعی را با خود به همراه می آورد – مرگی که به اندازۀ مرگ از راه شمشیر و گلوله اجتباب ناپذیر است، یعنی زمانی که امکان شرایط زندگی از هزاران نفر گرفته شود و آن ها به شرایطی رانده شوند که قادر به زنده ماندن در آن نباشند؛ وقتی که به زور اهرم و بازوی قدرتمند قانون مجبور به اقامت اجباری در این شرایط می گردند تا زمانی که مرگ آنها را بکام خود بکشد، ختمی که نتیجۀ محتوم و اجباری این شرایط می باشد؛ وقتی که جامعه می داند، آری، بخوبی هم میداند، که این هزاران نفر تحت این شرایط قربانی خواهند شد و علیرغم آن این شرایط را کماکان حفظ میکند- بدین سان این عمل یک قتل عمدی است.”
برخلاف تبلیغات گرایشات راست و چپ سرمایه، جنگ گانگسترها نه تنها ربطی به منافع طبقه کارگر ندارد بلکه بر علیه طبقه کارگر است. برده مزدی چه در ایران، چه در آمریکا، برده مزدی است. برخلاف جریاناتی که فقط بدنبال تغییر حاکمیت همچون سال 1357 هستند، برای کسانی که از بیکاری، از گرسنگی، از بردگی مزدی و در یک کلام از توحش سرمایه داری به جان آمده اند، تنها باید به نیروی طبقاتی خود طبقه کارگر متکی باشند. تشکیل نهادهای مستقل کارگری چه در محلات، چه در محیط کار و طرح شعارهای طبقاتی که نظام سرمایه داری را نشانه گیری کند، موجب خواهد شد قیام گرسنگان ماهیت ضد سرمایه داری خود را حفظ کند و به سیاهی لشکر طبقات دیگر تبدیل نشود. مبارزه طبقاتی در روند تکاملی خود بخاطر ماهیت ضد سرمایه داری آن، نه تنها به دیگر کشورهای سرمایه داری سرایت خواهد کرد بلکه دولت سرمایه را نیز به چالش خواهد کشید. ما فقط باید بخاطر منافع طبقاتی مان بجنگیم.
پیش بسوی نهادهای مستقل کارگری!
زنده باد جنگ طبقه علیه طبقه!
فیروز اکبری
22 دی 1398
با کلیک کردن روی تصویر زیر مقاله را داونلود کنید!