دنیای وارونۀ سرمایه داری! دریافتی ماهانۀ یک مدیر معادل حقوق 7 سال یک کارگر است!
اخیرا روزنامه های دولتی بورژوازی اسلامی فیش حقوقی و نجومی سه تن از مدیران پتروشیمی امیر کبیر را منتشر کرده اند که بعنوان نمونه، مدیر مالی پتروشیمی امیر کبیر، فرهاد رحیمی، درآمد ماهانۀ نجومی ۲۱۵ میلیون تومانی داشته است. روزنامه های دولتی خواستار شفاف سازی در خصوص فیشهای نجومی مدیران شده اند، تو گویی این ژورنالیستهای «باشرف» در این جامعه زندگی نمی کنند و از وجود چنین درآمدهای نجومی بی خبر هستند. اگر در جامعه اکثریت انسانها از طریق فروش نیروی کارشان امرار معاش میکنند، ژورنالیستهای بورژوایی نیز از طریق فروش «وجدانشان» امرار معاش میکنند.
متاسفانه آمار دقیق سالهای اخیر قابل دسترس نیست، اما طبق آمار منتشر شده از طرف ادارۀ آمار ایران در سال 1393 و با وجود تشدید تحریم های کشورهای غربی و افت تولید ناخالص داخلی و در کنار آن کاهش شدید قیمت نفت که رشد منفی اقتصادی را به همراه داشته، اما با وجود همۀ موارد ذکر شده، طبقه کارگر ارزش اضافۀ عظیمی تحویل جامعه داده است. باور کردنی نیست ولی واقعیت دارد، در سال 1393هر نیروی کار بطور میانگین 31 میلیون تومان ارزش اضافه تحویل طبقه بورژوا داده است. اگر ارزش پول 1393 را به سال 1400 محاسبه کنیم آن وقت هر نیروی کار بطور میانگین حدود 264 میلیون تومان در سال 1400تحویل طبقۀ بورژوا میدهد. این در حالیست که حداقل حقوق ماهیانه کارگر زیر 3 میلیون تومان و میانگین حقوق ماهیانه حدود 3.5 میلیون تومان است.
برخلاف عوامفریبی های رایج، درآمدهای نجومی مدیران طبقه بورژوا نه بخاطر «سؤ مدیریت»، نه بخاطر «مدیریت فاسد» بلکه ریشه در نظام وارونۀ سرمایه داری دارد که در آن هدف طبقۀ بورژوا، از آن جمله مدیران طبقه بورژوا، تملک ارزش اضافی حاصل از کار کارگران است. تملک ارزش اضافه، اساسی ترین و پایه ای ترین قانون جامعه سرمایه داری است. بدون تملک ارزش اضافه، بدون انباشت سرمایه، جامعۀ سرمایه داری بی مفهوم است. زمانیکه درآمد ماهانۀ یک مدیر بورژوا حدود 81 برابر حقوق یک کارگر است، آنموقع میتوان دریافت، درآمد بورژواها حاصل از دسترنج کارگران چه ارقام نجومی باید داشته باشد.
این در شرایطی است که کارگران با حقوق های معوقۀ 6 تا 9 ماهه، زیر خط فقر و در بدترین شرایط اقتصادی و اجتماعی برای بقای فیزیکی خود تلاش می کنند. در چنین زمینه ایی است که کارگران اخیرا، در اعتراض خود به عدم پرداخت مطالبات معوقه خود، بارها و بارها در اقدامی نمادین، سفره ای خالی پهن کرده اند، تا شرایط زندگی خود را نشان دهند. این در حالی است که بورژوازی اسلامی هر روز فربه تر می شود و بر طبق نشریۀ فوربوس و با وجود تحریمهای وضع شده توسط آمریکا و با وجود پاندامی کرونا، تعدا میلیونرهای دلاری در ایران حدود 22 درصد رشد کرده است.[1] در یک سو تصاویر پنت هاوس ها و کاخ های افسانه ای در کنار رنگین کمان پورشه ها و در سوی دیگر بیکاری لجام گسیخته، زندگی زیر خط فقر، بی مسکنی، گرسنگی، بی آبی، بی برقی، فروش کلیه و ده ها معضل دیگر، چهرۀ کریه نظام طبقاتی را بوضوح به تصویر میکشد، این دنیای وارونه و کثیف سرمایه داری را باید به زیر کشید.
زندگی جهنمی که توحش سرمایه داری برای طبقه کارگر و اقشار تحتانی جامعه بوجود آورده است، پایانی ندارد. کارگران بخاطر اضطراب ناشی از کار، اخراج از کار و یا مشکلات معیشتی اقدام به خودکشی میکنند و این مسئله چنان در جامعه آشکار است که حتی روزنامه های حکومتی بورژوایی مقاله ای تحت عنوان “خودکشی در میان کارگران، یک اپیدمی شده است”[2] منتشر میکنند. به این تعداد باید حوادث محیط کار را اضافه کرد. در هر 15 ثانیه کارگری در گوشه ای از این نظام بربر سرمایه داری سر بر خاک می افتد و قربانی سود سرمایه می شود. طبق آمارهای نهادهای خود سرمایه (سازمان جهانی کار) در هر 15 ثانیه یک کارگر و هر روز6300 کارگر و سالانه 2.3 میلیون کارگر در قتلگاههائی که کارگاه، کارخانه و مراکز تولیدی، مراکز خدماتی و غیره نامیده می شوند، جان می بازند[3]. در کدام جنگ سالانه 2.3 میلیون نفر جان می بازند؟
در چنین شرایطی هرگونه اعتراض کارگران به زندگی برده وار خود، با سرکوب و شلاق پاسخ میگیرد. داود رفیعی کارگر اخراجی پارس خودرو، دراعتراض به اخراج خود از کار، حکم شلاق گرفت. قبل از او طالب مقدم کارگر بازنشسته شرکت واحد بخاطر اعتراضات کارگری ضربات تازیانه را بر پیکر خود لمس کرد، قبل از طالب مقدم نیز کارگران اعتصابی معدن طلای آق دره هر کدام صد ضربه شلاق متحمل شده بودند.
دفاع از سطح معیشت ما، تنها از طریق مبارزه طبقاتی امکان پذیر است. دستاوردهای هر چند ناچیز اما بسیار با ارزش و آموزندۀ کارگران پیمانی نفت گواه این واقعیت است. رهاننده ای در کار نیست، نه خدا، نه شاه، نه قهرمان، رهائیمان تنها بدست خودمان امکان پذیر است. ما در اعتراضات خود تنها میتوانیم به قدرت طبقاتی خود متکی شویم. ما تنها با گسترش مبارزه به دیگر صنایع و کسب همبستگی برادران و خواهران طبقاتی خود می توانیم خواسته های خود را به بورژوازی تحمیل کنیم. تنها از زمین طبقاتی خود قادر خواهیم بود حملات بورژوازی را دفع نمائیم. تنها در سایۀ مبارزه و همبستگی طبقاتی است که خالقان نعمات بشری میتوانند نه تنها از سطح معیشت خود دفاع کنند بلکه زمینه را برای محو بردگی مزدی مهیا سازند.
تا بردگی مزدی هست، تا نظام سرمایه داری هست، جهنم زمینی در انتظار طبقه ما، در انتظار بردگان مزدی است. تشدید مبارزه طبقاتی تنها افقی است که پیش روی طبقه ما قرار دارد. چرا که همین شبح مبارزۀ طبقاتی است که بورژوازی بیش از هر چیزی از آن وحشت دارد، بخاطر آن که مبارزه طبقاتی در روند تکاملی خود منجر به انهدام انقلابی نظام سرمایه داری خواهد شد. باید این نظام بربر و کثیف سرمایه داری را به زیر کشید.
فیروز اکبری
8 آذر 1400
توضیحات:
[1] گزارش فوربوس
[2] http://www.sarpoosh.com/society/social-damages/social-damages970205572.html
[3] http://www.ilo.org/global/topics/safety-and-health-at-work/lang–en/index.htm