درسهای اعتراضات و اعتصابات سراسری کادر درمان
از اوایل مرداد پرستاران و کادر درمان که در اعتراض به سطح نازل دستمزدها و دیگر مطالبات در استان البرز دست به اعتصاب زده بودند، بتدریج به دیگر شهرها گسترش پیدا کرد و عملا در روزهای اخیر شکل یک اعتصاب سراسری را گرفت که به بخش اعظم نقاط کشور گسترش پیدا کرد. شاید به توان گفت بزرگترین اعتصاب کادر درمان در سالهای اخیر بوده است.
در زمان شیوع ویروس کوید 19 کادر درمان که با حداقل امکانات و در شرایط کاری بسیار سخت، در خط مقدم مبارزه با پاندامی قرار داشت، متحمل فشارها و سختیهای فراوان شد. با فداکاری قابل تحسین به مقابله با کرونا برخاست و در این راستا تعدادی از کادر درمان نیز جان خود را از دست دادند. متاسفانه بعد از پایان پاندامی نه تنها استاندارد زندگی و شرایط کاری کادر درمان بهتر نشد بلکه رو به وخامت نیز گذاشت.
فشار طاقتفرسای کار، دستمزدهای به تعویق افتاده، استاندارد پائین شرایط کاری، ناامنی شغلی، شیفتهای طولانی، عدم برخورداری از مزایا و غیره همچون شمشیر داموکلس بالای سر کادر درمان همیشه آویزان بوده است که نتیجه آن افزایش خودکشی پرسنل کادر درمان در سالهای اخیر بوده است.
سال گذشته شمسالدین شمسی رئیس شورای عالی نظام پرستاری با اشاره به کمبود نیروی پرستاری که باعث فشار کاری و همچنین افت کیفیت کاری میشود، چنین گفته بود:
“در اغلب کشورهای دنیا، سه پرستار به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت وجود دارد، اما در کشور ما طبق آمار ۱.۵ پرستار به ازای هر ۱۰۰۰ جمعیت در سال ۱۴۰۰ بوده … اگر شاغلین را حساب کنیم قطعاً ۱.۵ و یا کمتر از ۱.۵ پرستار نسبت به هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت در کشور داریم در حالی که در کشورهای اطراف ما این تعداد نسبت به هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت در قطر ۷ پرستار، در امارات ۶ پرستار، در عمان ۴ پرستار، در ترکیه ۳ پرستار و در قزاقستان ۷ پرستار وجود دارد و تنها کشورهای هم سطح ما؛ افغانستان، سوریه، یمن و پاکستان هستند.”[1]
با توجه به پائین بودن دستمزدها و شرایط بد کاری، بی افقی در آینده زندگی خود و غیره، مهاجرت کادر درمان به دیگر کشورها را پیش روی آنان قرار داده است که این معضل کمبود کادر درمان را بیشتر از قبل کرده است.
کادر درمان، معلمان و بازنشستگان بخشی از اعضای طبقه کارگر هستند و درد مشترکی با سایر بخشهای طبقه کارگر دارند. درد کادر درمان، درد کارگران واگن پارس، کارگران ارکان ثالث، بازنشستگان و غیره نیز هست. همه درد مشترک دارند، دستمزدهای پائین، ناامنی شغلی، شرایط بد کاری، در یک کلام زندگی بردهوار مدرن.
در همه جا بورژوازی ابتدا به سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» چنگ میاندازد تا راحتتر بتواند اعتراضات و اعتصابات کارگری را کانالیزه کند و در نهایت به شکست بکشاند. اگر این حربه کارساز نشد به سرکوب مستقیم متوسل میشود.
در حالیکه از یک سو اعتراضات و اعتصابات کادر درمان در حال گسترش است از سوی دیگر کارفرمایان و مسئولین با وعده و عید 23 مرداد به اعتصاب بیمارستانهای شیراز و 24 مرداد به اعتصاب پرستاران استان یزد پایان دادند. احتمالا یکسری از وعدههای جزئی برآورد خواهد شد ولی قطعا شرایط کادر درمان با توجه به بحران سرمایهداری بورژوازی اسلامی با این وعدهها بهبود اساسی نخواهد یافت.
وظیفه اولیه ما حمایت از اعتصابات و اعتراضات کادر درمان و رساندن صدای اعتراض این عزیزان به گوش دیگر همه طبقهایهایمان در سراسر این کرۀ خاکی است و وظیفه ثانویه ما اشاره به نکات قوت و ضعف این اعتراضات است. مهمترین نکته قوت این اعتصابات، اعتراض به شرایط خود و گسترش این اعتراضات و سراسری بودن اعتراضات و اعتصابات است. انزوای اعتراضات کادر درمان، در محدوده تنگ یک بیمارستان، یک محل کار، یک بخش با وجود سراسری بودن اعتراضات و توهم به وعده های سر خرمن مسئولین، از نکات ضعف این اعتراضات است. متاسفانه حمایت از اعتراضات و اعتصابات کادر درمان به چند پیام سمبولیک خلاصه شده است.
طبقه کارگر در حافظه تاریخی خود، مبارزات پر شکوهی را به ثبت رسانده است، کادر درمان به جای تکه تکه شدن میبایست اعتراضات را نه تنها به دیگر بخشهای کادر درمان بلکه به دیگر بخشهای طبقه کارگر نیز گسترش میداد. همچون اعتراضات کارگری پائیز 1397 میتوانست خانوادهها را به خیابان بیاورد، مردم محلات را به خیابان بکشاند، خیابان را به مجامع عمومی تبدیل کند. بیمارستان، درمانگاه، خیابان و محله را به محل بحث و گفتگو در رابطه با مبارزه، حتی جدل تبدیل کند. در چنین شرایطی معترضین با آگاهی جمعی به اعتراض خود ادامه خواهند داد و این مسئله در روند خود باعث میشود تا اعتراضات نه تنها روز به روز رادیکالتر شود بلکه امکان سرکوب نیز پائین بیآید.
حمایت از مبارزات کادر درمان و در عین حال اشاره به نکات ضعف و قدرت مبارزات کادر درمان، حمایت از جنبش طبقاتی کارگران است. کادر درمان و پرستاران به عنوان گردانی از طبقه کارگر در مبارزهشان تنها میتوانند بر حمایت طبقاتی سایر بخشهای طبقه کارگر تکیه کنند. گسترش اعتراضات کادر درمان و پرستاران به دیگر اعتراضات کارگری و حتی تعمیم آن به اعتراضات بازنشستگان و کسب حمایت طبقاتی دیگر بخشهای طبقه کارگر، اعتراضات کادر درمان را از انزوا خارج میکرد و بر قدرت طبقاتی آنها میافزود. تکیه به قدرت طبقاتی کارگران و تشدید مبارزه طبقاتی تنها افقی است که پیش روی طبقه کارگر، کادر درمان به عنوان گردانی از طبقه کارگر، قرار دارد. چرا که همین شبح مبارزۀ طبقاتی است که بورژوازی بیش از هر چیزی از آن وحشت دارد، بخاطر آن که مبارزه طبقاتی در روند تکاملی خود منجر به انهدام انقلابی نظام سرمایه داری خواهد شد.
هر چه گستردهتر باد اعتصابات کادر درمان!
آینده متعلق به مبارزه طبقاتی است!
فیروز اکبری
29 مرداد 1403
یادداشت: