تشدید تنش های امپریالیستی – تنها طبقه کارگر قادر است آینده ای ارائه دهد
در تاریخ 8 ماه مه 2018 ترامپ با ژست صلح طلبانه اعلام کرد آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک «برجام» خارج می شود تا ایران نتواند به سلاح هسته ای دست یابد و صلح و امنیت را به خطر بیندازد. ترامپ اعلام کرد تحریم های سختی را علیه ایران اعمال خواهد کرد، تحریم هائی که در تاریخ سابقه نداشته تا ایران مجبور به عقد یک توافق «عادلانه» با آمریکا گردد. ترامپ برجام را «بدترین توافق» ارزیابی کرده بود. اگر از لفاظی های ترامپ بگذریم، پاره کردن توافقنامه برجام از سوی آمریکا ربطی به ایران اتمی ندارد بلکه از یک سو بیانگر آن است که آمریکا به همراه همپیمانان اش در منطقه، دیگر نقش قدرت منطقه ای را برای ایران قائل نیستند و از سوی دیگر بیانگر تاکید آمریکا بر هژمونی خود، بر رقبای خود چین، روسیه و اتحادیه اروپا است.
ایران، ترکیه، عربستان سعودی و اسرائیل در راستای جاه طلبی های امپریالیستی خود، خواهان ایفای نقش قدرت منطقه ای برای خود هستند. ترکیه به لحاظ جمعیتی، اقتصادی و نظامی دست کمی از ایران ندارد و یک برتری نسبت به ایران دارد و آن هم این است که از حمایت مستقیم غرب برخوردار است. البته این مسئله در سالهای اخیر کم رنگ شده است. عربستان سعودی کشور دیگر مدعی گانگستری منطقه ای است، عربستان سعودی توان جمعیتی، صنعتی، اقتصادی و یا حتی نظامی قابل مقایسه با ایران را ندارد. تکیه عربستان سعودی بر پول نفت و صنعت مذهب است (درآمد حاصل از زوار مکه که کمتر از درآمد نفت نیست). اسرائیل نه به لحاظ جمعیتی و نه به لحاظ اقتصادی قابل مقایسه با دیگران نیست، اما به لحاظ نظامی – امنیتی برتری به دیگر گانگسترهای مدعی قدرت منطقه ای دارد و تنها قدرتی در منطقه است که به سلاحهای هسته ای مسلح است.[1]
واقعیت این است بعد از روی کار آمدن بورژوازی اسلامی یک همگرائی در بین بورژوازی دمکرات برای محدود کردن ایران در ایفای نقش قدرت منطقه ای بوجود آمده بود. ایران همچنان بر منافع امپریالیستی خود و ایفای نقش قدرت منطقه ای پای می فشرد و مایل نبود تحت فشار تنبیهات گانگسترهای بزرگ از موضع خود کوتاه بیاید. پس از سالها تنش های امپریالیستی و جنگ روانی، سر انجام گانگسترها روز 13 فروردین 1394 به یک تفاهم هسته ای دست یافتند. بر طبق برجام محدودیت های جدی بر برنامه هسته ای ایران تحمیل شد و در مقابل آن بخشی از تحریم ها که مربوط به مسئله هسته ای بود، به شکل مرحله ای لغو شد. ما همان موقع ضمن تجزیه و تحلیل شرایط اعلام کردیم «برجام» یا همان توافق هسته ای به مفهوم پذیرش قدرت منطقه ای برای ایران از سوی قدرتهای جهانی بود.[2]
در سالهای اخیر ما شاهد پیشروی پوپولیسم و پس روی نئولیبرالیسم در سراسر کرۀ خاکی بودیم، هم در سرمایه داری متروپل، هم در سرمایه داری پیرامونی. پیشروی پوپولیسم در آمریکا خود را با پیروزی ترامپ، در بریتانیا با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، در فرانسه با پیشروی جبهه ملی، در آلمان با پیشروی «آلترناتیو برای آلمان» و … نشان داده است. هژمونی سیاسی و اقتصادی سرمایه ملی دلیل اصلی پیشروی پوپولیسم در سطح جهانی است. پیش روی پوپولیسم بیانگر عقب نشینی طبقه کارگر از موقعیت قبلی خود در سطح جهانی نیز است. پیش روی پوپولیسم نه تنها خود را بوضوح در عقب نشینی طبقه کارگر از هویت طبقاتی خود نشان میدهد، بلکه مبارزه طبقاتی نیز هر روز تدافعی تر می شود.[3]
با روی کار آمدن ترامپ گمانه زنی در رابطه با احتمال برخورد نظامی بین ایران و آمریکا بالا گرفته است. این یک واقعیت است که نه ترامپ و نه ولی فقیه نماینده “متعارف” سرمایه نیستند بلکه نمایندگان شرایط خاصی از سرمایه هستند. ظاهرا بورژوازی اسلامی بخاطر منافع خود، برخورد نظامی بین ایران و آمریکا را به صلاح خود نمیداند و سعی میکند جلو این کار گرفته شود. در چنین راستائی است که گانگسترهای ایرانی فعلا قصد ندارند برد موشک های خود را از دو هزار کیلومتر افزایش دهند. البته منافع و نیروهای آمریکائی در منطقه همچنان در محدوده برد موشکهای ایرانی هستند.
دونالد ترامپ مخالف محدودیت زرادخانه هسته ای آمریکا بود لذا بعد از انتخابش بعنوان رئیس جمهورآمریکا اعلام کرد که آمریکا باید زرادخانه هستهای خود را به طور عمده تقویت کند و گسترش بدهد و در این راستا در توییتر خود نوشت: “تا موقعی که جهان در مقوله هستهای سر عقل بیاید، ایالات متحده باید توانایی هستهای خود را به طور عمده تقویت کند و گسترش بدهد.” [4]
پوتین نیز در نظری مشابه اظهار داشت که زرادخانه هستهای روسیه نه تنها باید تقویت شود بلکه موشکهای هسته ای باید بتوانند از سیستم دفاع ضد موشکی بگذرند. روسیه و آمریکا نود درصد زرادخانه هسته ای جهان را در اختیار دارند و هر یک از آنها بیش از هفت هزار کلاهک هسته ای دارند. بودجه نظامی آمریکا بیش از مجموع هزینه های نظامی فرانسه، بریتانیا، آلمان، ایتالیا، چین، روسیه، عربستان سعودی و هند بوده است. [5] هزینه های نظامی جهان در سال ۲۰۱۷ به بالاترین میزان از زمان جنگ سرد رسید.
اخیرا نتانیاهو طی شو تلویزیونی که در راستای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی برای خروج احتمالی آمریکا از برجام بود، اعلام کرد که گانگسترهای ایرانی در فکر تهیه سلاحهای هسته ای بودند و این رویا را همچنان دارند و جهان صلح طلب نباید اجازه دهد بورژوازی اسلامی به تکنولوژی هسته ای دست یابد. این در حالی است که، اسرائیل تنها کشوری است در خاورمیانه که منشور منع گسترش سلاحهای هسته ای را امضاء نکرده است و از پنجاه سال قبل با کمک آمریکا و فرانسه در نیروگاه اتمی دیمونا جنگ افزار هسته ای تولید کرده است.[6] اسرائیل هرگز بخاطر تولید سلاحهای هسته ای از طرف کسی مورد تحریم یا تنبیه قرار نگرفته است. تعداد بمب های اتمی اسرائیل در هاله ای از ابهام است. اما بر اساس گمانه زنی ها اسرائیل بین 100 تا 400 جنگ افزار هسته ای دارد. این جنگ افزارها از طریق موشکهای بالستیک، زیردریائی و یا از طریق بمب افکن های پیشرفته قابل پرتاب هستند. کالین پاول وزیر خارجه پیشین آمریکا اظهار داشته بود که در تهران میدانند که کلاهک های هسته ای اسرائیل روی ایران متمرکز شده است. اخیرا کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا یک طرح پیشنهادی دو حزب، دمکرات و جمهوریخواه تحت عنوان طرح موسوم به «قانون کمکهای امنیتی پیشرفته آمریکا به اسرائیل» را تصویب کرد. طی این طرح کمکهای آمریکا به اسرائیل سه میلیارد و سی صد میلیون دلار در سال برای پنج سال آینده خواهد بود.
روایت رسمی مدیا از تنش های اخیر بین ایران و اسرائیل این است که ایران اسرائیل را از طریق خاک سوریه مورد حمله قرار داد و اسرائیل در دفاع از خود به مقابله برخواست و مواضع ایرانیان را در سوریه درهم کوبید. بخاطر شرایط حساس که نزدیک به زمان تائید و یا برون رفت آمریکا از برجام بود، ایران نمی خواست برخوردی بین ایران و اسرائیل پیش بیاید. اما اسرائیل در پی چنین تحریکی بود تا واکنش ایران را برانگیزد و زمینه برای پذیرش خروج آمریکا آسان تر شود. در چنین زمینه ای اسرائیل در بیست فروردین 1379 با موشکهای خود پایگاه تی-۴ را در سوریه هدف قرار داد که منجر به انهدام سامانه پیشرفته پدافند هوایی ایران شد و شماری از نیروهای ایرانی نیز کشته شدند. در ساعات اولیه 20 اردیبهشت 1379 ارتش اسرائیل اعلام کرد که سپاه قدس ایران حدود 20 راکت به سوی بلندی های جولان شلیک کرده که توسط سیستم دفاعی «گنبد آهنین» آنها را ره گیری و منهدم کرده و هیچ تلفات و مجروحی نداشته است. بدنبال آن ارتش اسرائیل اعلام کرد شدیدترین ضربه را به مواضع ایران در سوریه وارد کرده است. کشورهای اروپائی نیز ایران را مورد انتقاد قرار دادند. ظاهرا نیویورک تایمز نیز به چنین گمانه زنی هائی رسیده است. ایران ضمن محکوم کردن حملات اسرائیل به سوریه، راکت پراکنی توسط سپاه قدس ایران را «بهانههای خودساخته و بی پایه و اساس» اسرائیل نامید. سوریه اعلام کرد در پاسخ به بمباران شهر البعث، ارتش سوریه با حملات راکتی پاسخ داده است که در مقابل ارتش اسرائیل اهدافی را در داخل خاک سوریه هدف قرار داده است. بدنبال خروج آمریکا از توافق هسته ای با ایران و تنها ساعاتی بعد از بازگشت نتانیاهو از روسیه، اسرائیل شرایط را مغتنم شمرده و حملات گسترده ای را در سوریه انجام داد. گمانه زنی هائی در جریان است که بدنبال سفر نتانیاهو به روسیه و دیدارش با پوتین، اسرائیل و روسیه به نوعی تفاهم رسیده اند که روسیه عملیات نظامی اسرائیل را در سوریه محدود نکند. گویا در حملات اخیر نیز اسرائیل پیشاپیش روسیه را مطلع کرده بود.
ظاهرا روسیه می خواهد نوعی توازن و تعادل را در روابط خود با ایران و اسرائیل حفظ کند. آگاهی از حملات اسرائیل و عدم تلاش برای جلوگیری از آن، شبه هائی را بوجود آورده است. اما یکی از مسائل حساس این است که قرار بود روسیه پدافند هوائی پیشرفته اس-۳۰۰ را به سوریه بدهد. پدافند هوایی اس-۳۰۰ همزمان میتواند ۱۰۰ هدف را در آسمان ردیابی کند. اما بدنبال دیدار نتانیاهو از روسیه، ولادیمیر کوژین، مشاور نظامی پوتین اظهار داشت که روسیه در حال تجهیز سوریه به موشک های اس-۳۰۰ نیست و مذاکره ای نیز برای تحویل بالقوه آن وجود ندارد. اسرائیل یکی از مخالفان سر سخت فروش اس-۳۰۰ به سوریه است.
بدنبال پیروزی دمکراسی بر سرمایه داری دولتی، آمریکا دیگر قادر نبود همچون دوران جنگ سرد هژمونی خود را اعمال کند. لذا آمریکا در راستای حفظ هژمونی خود در نظم نوین جهانی و تضعیف رقبای خود، جنگهای بالکان، افغانستان، عراق و غیره را براه انداخت. خروج آمریکا از برجام و بحران هسته ای شبه جزیره کره نیز در این راستا است. خروج آمریکا از برجام در راستای حفظ هژمونی آمریکا است که بیشتر نیز به آن اشاره شد، تاکید مجدد و یادآوری آمریکا بر هژمونی خود به رقبای خود اتحادیه اروپا، چین و روسیه. در چنین زمینه ائی است که بورژوازی اتحادیه اروپا، چین و روسیه برای حفظ موقعیت و منافع خود در نظم نوین اعلام کردند که بر طبق آژانس بین المللی نظارت بر فعالیتهای اتمی، ایران به تعهدات خود عمل کرده، لذا آنها همچنان در برجام می مانند. تاریخا بریتانیا، همیشه موافق سیاستهای آمریکا بوده است ولی برای اولین بار در کنار اتحادیه اروپا و در مقابل سیاست آمریکا ایستاد.
دونالد ترامپ پس از خروج از توافق هسته ای با ایران، تهدید کرد، اگر ایران برنامه هسته ای خود را در سطح قبلی یعنی قبل از توافقات برجام از سر بگیرد عواقب شدیدی در انتظارش خواهد بود و اظهار داشت: “اگر چنین کنند با عواقب بسیار جدی روبرو خواهند شد”. ترامپ همچنین تاکید کرد اگر شرکتهای بین المللی این تحریمها را نقض کنند با تنبیهات سخت آمریکا مواجه خواهند شد. شرکتهای خارجی که در ایران در حال حاضر فعالیت دارند بر طبق تحریمهای آمریکا سه تا شش ماه فرصت دارند ایران را ترک کنند، در غیر اینصورت به بازار آمریکا دسترسی نخواهند داشت و تنبیه خواهند شد. وزارت بازرگانی آمریکا حدود دو سال پیش یک شرکت مخابراتی چینی به نام «زد تی ای» را به خاطر نقض تحریمهای ایران و کره شمالی تنبیه کرد. اخیرا جریمه 1.3 میلیارد دلاری شرکت چینی برای نقض تحریمهای ایران قطعی شد. این شرکت باید هیئت مدیره خود را عوض کند و یک گروه از ماموران آمریکائی برای بازرسی دائم در این شرکت حضور داشته باشند.[7]
واقعیت این است که با پیشروی پوپولیسم در سطح جهانی، ترامپ به همراه متحدین خود در منطقه اسرائیل، عربستان سعودی مخالف اعطای نقش قدرت منطقه ای برای ایران بودند. هژمونی آمریکا در دوران اوباما در خاورمیانه بسیار کاهش یافت و همپیمانان آمریکا بخصوص عربستان سعودی از این مسئله ناراضی بودند. ترامپ در راستای تقویت هژمونی آمریکا و جلب رضایت همپیمانان منطقه ای خود بخصوص عربستان سعودی و اسرائیل بود. در چنین زمینه ائی است که ترامپ ۲۴ اردیبهشت ماه 1397در توئیتر نیت اصلی خود را در رابطه با خروج از برجام اعلام کرد و نوشت:
“آنها در تلاش بودند تا با هر وسیله ممکن بر تمام خاورمیانه سلطه پیدا کنند. اکنون، چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد”.[8]
انتخاب جان بولتون به مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا کسی که موافق حمله به عراق بود، کسی که مخالف سر سخت توافق هسته ای با ایران بود، کسی که مدافع برخورد نظامی با ایران بود، کسی که روابط نزدیکی با مجاهدین خلق دارد، در راستای تکمیل سیاستمدارانی است که بتوانند سیاست های ترامپ را پیش ببرند. جان بولتون پیش از اینکه مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا بشود، معتقد بود آمریکا رژیم ایران را قبل از اینکه تولد 40 سالگی اش را ببیند، باید براندازد، لذا طی مقالهای در روزنامه والاستریت ژورنال نوشته بود:
“سیاست آمریکا باید به گونهای باشد که انقلاب اسلامی ایران را پیش از رسیدن به سالگرد ۴۰سالگیاش تمام کند”.[9]
اروپائی ها نگران خروج آمریکا از برجام بودند لذا به همین مناسبت رهبران سه قدرت اصلی اروپا بریتانیا، فرانسه و آلمان سعی کردند ترامپ را متقاعد کنند که در برجام بماند. بوریس جانسون وزیر امورخارجه بریتانیا به ملاقات ترامپ رفت. مکرون به دیدار ترامپ رفت، مرکل با ترامپ دیدار کرد. ترامپ رهبران اروپائی را تحقیر کرد و منافع امپریالیستی خود را به پیش برد. بعد از خروج آمریکا از برجام، دیگر کشورهای امضا کنندۀ برجام یعنی بریتانیا، فرانسه، آلمان، چین و روسیه اعلام کردند که آنها همچنان به برجام متعهد خواهند بود. ایران یک ضرب الاجل 60 روزه برای اروپا تعیین کرد و خواهان تضمین های لازم از طرف اتحادیه اروپا در راستای تامین منافع ایران و جبران ناشی از خسارت خروج آمریکا از برجام شد. ایران اعلام کرد برای نجات برجام از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.
ولی فقیه بورژوازی اسلامی در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 اعلام کرد:” ما برجام را نقض نمیکنیم لکن اگر طرف مقابل[آمریکا] نقض کند، ما آن را آتش میزنیم”. آمریکا برجام را پاره کرد با این وجود، واکنش ولی فقیه بورژوازی اسلامی متعادل تر از آنی بود که قبلا اعلام کرده بود. او در رابطه با ادامه برجام بدون آمریکا و با کشورهای اروپائی اعلام کرد:
“اگر میخواهید، قرارداد بگذارید، تضمین عملی بگیریم، والا اینها همه همان کار آمریکا را خواهند کرد. اگر توانستید تضمین بگیرید که خب. البته من بعید میدانم. اگر نتوانستید تضمین قطعی بگیرید، دیگر نمیشود برجام را ادامه داد”.[10]
فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دیدار خود با وزیر خارجه ایران بتاریخ 15 مه 2018 به امکان حفظ برجام ابراز خوش بینی کرد اما فدریکا موگرینی افزود، علیرغم خواست و تلاش جدی اتحادیه اروپا برای حفظ برجام، اتحادیه اروپا نمی تواند ضمانت های حقوقی و اقتصادی در این زمینه بدهد. ظریف وزیر امور خارجه ایران به انصراف بعضی از شرکت های اروپائی از همکاری با ایران بعد از خروج آمریکا از برجام اشاره کرده و اظهار داشت اینها با تعهدات اتحادیه اروپا به اجرای برجام همخوانی ندارد. اشاره ظریف به شرکتهای توتال، زیمنس، آلیانس، ام اس سی و غیره است که به دلیل نگرانی از تحریمهای آمریکا قادر به ادامه همکاری با ایران نیستند. اگر چه اتحادیه اروپا به مخالفت با آمریکا برخواسته است اما شرکتهای بزرگ بخاطر منافع شان در آمریکا ریسک تنبیه از سوی آمریکا را نخواهند کرد. شرکتهای بزرگ قطعا اولین قدرت اقتصادی دنیا (آمریکا) را در مقایسه با اقتصاد کوچک ایران، اولی را ترجیح داده و انتخاب خواهند کرد.
شرکت توتال فرانسه از توسعه فاز 11 پارس جنوبی ایران که برای توسعه صنعت نفت ایران مهم است بخاطر تحریم های جدید آمریکا کنار می کشد. سوال اصلی این است آیا شرکت چینی «سی ان پی سی» جایگزین توتال فرانسه خواهد شد یا نه؟ وزیر نفت ایران زنگنه اعلام کرد اگر شرکت توتال از فعالیت در توسعه فاز 11 پارس جنوبی کنار برود شرکت «سی ان پی سی» جایگزین آن می شود و سهام توتال را در اختیار می گیرد و در صورت خروج شرکت چینی، شرکت پترو پارس ایران باقی می ماند. در زمینه واردات نفت، دولت چین و پالایشگاه های چین اظهار امیدواری کردند که بتوانند واردات نفت را از ایران ادامه دهند اما از دادن تضمین در این زمینه خودداری کردند. چین بزرگترین مشتری نفت ایران است و یک چهارم کل نفت صادراتی ایران را میخرد.
ناوگان هوائی ایران بخاطر تحریمهای کشورهای غربی بسیار فرسوده است و بخش زیادی از هواپیماها بخاطر نبود لوازم یدکی زمین گیر شده اند. این مسئله باعث شده سوانح هوائی در ایران افزایش پیدا کند. بعد از توافق برجام ایران قرارداد خرید بیش از 200 هواپیمای مسافربری از بوینگ و ایرباس را امضا کرد. اخیرا استیون منوچین وزیر دارائی آمریکا اظهار کرد آمریکا مجوز فروش هواپیماهای مسافربری بوئینگ و ایرباس به ایران را لغو خواهد کرد. قطعاتی از هواپیماهای مسافربری ایرباس ساخت آمریکا است و به همین علت جزو تحریم های آمریکا قرار می گیرد.
در شرایطی که آمریکا قصد اعمال شدیدترین تحریمها علیه ایران را دارد، با توجه به سرمایه پیرامونی ایران، برجام بدون آمریکا در بهترین شرایط میتواند به فروش نفت و بخشی از مبادلات اقتصادی با اتحادیه اروپا، چین و روسیه خلاصه شود و منجر به سرمایه گذاری جدی خارجی در صنایع و اقتصاد ایران نخواهد شد. مشکلات مبادلات بانکی و تجاری با بانکهای مهم دنیا یک معضل مهم خواهد بود. قبل از خروج ترامپ از برجام، بانکهای بزرگ بخاطر جریمه های احتمالی راضی نبودند با ایران کار کنند.
ایران در تقابل با سیاست آمریکا و امکان استفاده از موقعیت اتحادیه اروپا مطرح کرده است تمایل دارد از ارز یورو به جای دلار در معاملات ایران و اروپا استفاده شود. رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در این زمینه گفت: “هیأت اروپایی در رابطه با به کارگیری یورو در تعاملات میان ایران و اروپا قول مساعد دادهاند و پیشنهاداتی ارائه شده، گامهای اولیه نیز در این زمینه برداشته شده است.”[11]
جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ طی مصاحبه ای با شبکه سی ان ان از احتمال تحریم شرکتهای اروپائی طرف معامله با ایران اشاره کرد. آلمان و فرانسه دو اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپا هستند که پس از توافق برجام فعالیت خود را در طرحهای اقتصادی ایران افزایش دادند و الان نگران شرایط جدید هستند. بعد از پایان جنگ سرد این بزرگترین رویاروئی بین اروپا و آمریکا است. البته تصور یک “جنگ تجاری” اتحادیه اروپا با آمریکا واقع گرایانه نیست.
آلمان دیگر آلمان دوران جنگ سرد نیست. آلمان می خواهد نقش یک قدرت بزرگ امپریالیستی را مجددا در جهان و بخصوص اروپا ایفا کند. آلمان بخاطر منافع خود مخالف لشکرکشی آمریکا به عراق و یکسری دیگر از جنگهای آمریکا بود. آلمان میداند تقویت موقعیت آلمان و اروپا در تناقض با منافع امپریالیستی آمریکا است. نیروهای نظامی آلمانی از لیتوانی تا افغانسان، از مالی تا… حضور دارند و مرکل قول داده بودجه نظامی آلمان را افزایش دهد. در چنین شرایطی است که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان می گوید:
“اروپا دیگر نمی تواند بر روی حمایت آمریکا در هر شرایطی حساب باز کند و باید با درس گرفتن از این مسئله، خود سرنوشتش را در دست گیرد…اروپا باید سرنوشت خود را به دست گیرد و این چالش اصلی ما در آینده است.”[12]
آلمان هنوز در موقعیتی نیست که بتواند آمریکا را به چالش بکشد، لذا احتیاط را رعایت می کند. در چنین زمینه ائی است که آنجلا مرکل علیرغم اظهارات بالا تاکید کرد که با وجود اختلاف دیدگاههای اروپا و آمریکا درباره برخی مسائل “نباید اهمیت و حیاتیبودن روابط دو سوی اقیانوس اطلس را فراموش کرد یا رابطه اروپا و آمریکا را با چالش روبرو ساخت.”
اگر چه آلمان غول اقتصادی و موتور اقتصادی اروپا است با این حال فرانسه آشکارتر از آلمان بر جاه طلبی های امپریالیستی خود و نقش خود بعنوان یک قدرت جهانی تاکید کرده است. در راستای چنین هدفی است که فرانسه نقش اساسی در اروپای متحد مستقل از آمریکا ایفا کرده است. این مسئله پس از پایان جنگ سرد خود را به اشکال متفاوت در تنش های امپریالیستی نشان داده است. در چنین زمینه ائی است که ماکرون رئیس جمهور فرانسه تصریح کرد که اروپا باید بر سرنوشت خود حاکم شود:
“اگر بپذیریم که دیگر قدرت های بزرگ از جمله متحدان و دوستان ما در سخت ترین برهه های تاریخ به خود اجازه دهند که برای ما، دیپلماسی ما و امنیت ما تصمیم گیری کنند، و ما را به ورطه بدترین خطرها بکشانند، دراین صورت ما دیگر حاکم[بر سرنوشت خود] نیستیم.”[13]
وزیر اقتصاد فرانسه برونو لومر آشکارتر از ماکرون بر جاه طلبی های امپریالیستی فرانسه بعنوان یک قدرت جهانی تاکید کرد. او طی مصاحبه ای با تلویزیون «سی نیوز» فرانسه با اشاره به قوانین 1996 اتحادیه اروپا که به اتحادیه اروپا اجازه محافظت از شرکت های اروپائی در صورت تحریم احتمالی امریکا میدهد، اشاره کرد و سپس افزود:
“آیا میخواهیم به آمریکا اجازه دهیم که پلیس اقتصادی جهان باشد؟ پاسخ نه است”.[14]
تاریخا بریتانیا دنباله رو سیاستهای آمریکا بوده است. اما اخیر نارضایتی خود را از خروج آمریکا از برجام اعلام کرد و در عین حال بریتانیا تاکید کرد تلاش می کند برجام همچنان حفظ شود. در این رابطه بوریس جانسون وزیر خارجه بریتانیا نیز در واکنش به اعمال تحریمها علیه ایران از سوی آمریکا اظهار داشت که باید از منافع اقتصادی و تجاری با ایران حفاظت شود.
اتحادیه اروپا در رابطه با انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به اورشلیم موضع واحدی نداشت. اگر چه اکثر کشورهای اصلی اتحادیه اروپا مخالف این انتقال بودند و معتقد بودند روند صلح را از بین میبرد، با این حال چهار کشور عضو اتحادیه اروپا یعنی اتریش، مجارستان، چک و رومانی تصمیم دارند سفارت های خود را به اورشلیم انتقال دهند. اختلاف نظر در اتحادیه اروپا و اروپای غیر متحد به نفع آمریکا و به ضرر اتحادیه اروپا است. اتحادیه اروپا این بار در رابطه با خروج آمریکا از برجام، سعی کرد یک صدا ظاهر شود و وحدت خود را حفظ کند. اتحادیه اروپا طی نشستی بتاریخ 26 اردیبهشت 1397 در صوفیه پایتخت بلغارستان یک بار دیگر به ایران اطمینان داد، اگر ایران به برجام پایبند بماند، اتحادیه اروپا تحریمهای هستهای خود را بر نمی گرداند. ۲۸عضو اتحادیه اروپا طی بیانیه مشترک اعلام کردند:
“رفع تحریمهای هستهای بخشی اساسی از توافق است. اتحادیه اروپا بر پایبندی خود برای تضمین ادامه این روند تاکید میکند.”
اتحادیه اروپا که مخالف تحریم های آمریکا است اعلام کرده است که از منافع شرکتهای اروپائی در مقابل تحریم های آمریکا حفاظت خواهد کرد. اتحادیه اروپا از 28 اردیبهشت 1397 روند حقوقی برای اجرای مقررات بازدارنده در برابر تحریم های آمریکا علیه ایران را آغاز کرد. مقررات باز دارنده اتحادیه اروپا به مفهوم این است که اتحادیه اروپا میتواند مانع آن شود که شرکتهای اروپائی تحریم های آمریکا را اجرا کنند و یا دادگاههای آمریکا شرکت های اروپائی را بخاطر سر پیچی از تحریم ها جریمه کنند. این قانون همچنین شرکتهای اروپائی را به تبعیت از تحریم های یک کشور ثالث منع میکند. اگر شرکتی اروپائی بخاطر تحریم های آمریکا دچار خسارت و یا جریمه شد، با مقررات بازدارنده، اتحادیه اروپا می تواند غرامت چنین خسارت یا جریمه را با مصادره دارائی نهادهای آمریکائی بپردازد. زمینه تاریخی مقررات بازدارنده به سال 1996 برمیگردد که در آن زمان کشورهای اروپائی در مقابل تحریم های آمریکا علیه کوبا تصویب کردند که با تشکیل اتحادیه اروپا بخشی از مقررات آن شد. در سال 1996 آمریکا درصد مجازات شرکتهای اروپائی بود که با کوبا معامله میکردند، اروپا با تهدید به تحریم های متقابل، آمریکا را وادار به عقب نشینی کرد. ژان کلود یونکر، رئیس کمسیون اروپا بدنبال نشست سران اتحادیه اروپا در صوفیه اعلام کرد:
“ما روند مقررات بازدارنده را، که به دنبال خنثی کردن آثار فرا سرزمینی تحریمهای آمریکا بر اتحادیه اروپا است آغاز می کنیم. ما باید این کار را بکنیم و این کار را از ۱۰:۳۰ صبح فردا انجام میدهیم.”[15]
وزیر خارجه بورژوازی اسلامی طی شکایتی به دبیر کل لانه دزدان (سازمان ملل) خروج آمریکا از برجام را نقض قطعنامه 2231 سازمان ملل متحد خواند و تاکید کرد آمریکا در حالی از برجام خارج شده که ایران به تمام تعهداتش عمل کرده است. او خواست سازمان ملل آمریکا را مسئول رفتار «غیر مسئولانه و مخرب» قلمداد کند.
به گزارش نیویورک تایمز[16]، ترامپ اخیرا با ارسال دو نامه محرمانه به همپیمانان عرب خود در خاورمیانه به آنان فشار می آورد که نقش سیاسی و سهم مالی بیشتری در اقدامات تقابلی با ایران ایفا کنند. در این نامه ها ترامپ اظهار میدارد که رهبران عربی مسئولیت بیشتری در ائتلاف ضد ایرانی آمریکا به عهده بگیرند. آمریکا در این نامه ها بخصوص به هزینه اقتصادی تقابل ضد ایرانی اشاره می کند که آمریکا هفت تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه صرف کرده است. ولی فقیه بورژوازی اسلامی بعد از خروج ترامپ از برجام، نامه اول ترامپ را علنی کرد تا به این طریق رهبران کشورهای عربی را تحقیر کند. در نامه همچنین نکات مهمی در باره اینکه ایران با چه اقداماتی از سوی آمریکا روبرو خواهد شد، وجود دارد.
سر انجام مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا، شرایط آمریکا را برای یک توافق «عادلانه» با آمریکا طی یک درخواست شامل 12 بند مطرح کرد. او پذیرش 12 بند را شرط بهبود روابط با ایران و لغو تحریم ها اعلام کرد. تنها 3 بند از 12 بند در رابطه با مسئله هسته ای ایران است و 9 بند دیگر در رابطه با جاه طلبی های امپریالیستی ایران در رابطه با ادعای قدرت منطقه ای است. او تهدید کرد اگر ایران آنها را نپذیرد با شدیدترین تحریم های تاریخ مواجه خواهد شد. طنز تاریخ این است که آمریکا خود هیچ از 12 بند مطرح شده را رعایت نمی کند. واقعیت انکار ناپذیر این است که یک گانگستر بزرگ، یک راهزن بزرگ (آمریکا) به یک گانگستر کوچک، به یک راهزن کوچک (ایران) می گوید، اجازه گانگستری و راهزنی ندارد!
مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا بر همکاری آمریکا با عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه برای مهار جاه طلبی های بورژوازی اسلامی به عبارت بهتر 9 شرط از 12 شرط مطرح شده از سوی آمریکا تاکید کرد و اظهار داشت:
“این همکاری در مقابله با ایران آغاز میشود؛ ایران سراسر منطقه را بیثبات میکند، از میلیشاهای نیابتی و گروه های تروریستی حمایت میکند، دلال تامین و ارسال اسلحه به حوثیهای یمن است، در فعالیتهای مخرب سایبری درگیر است و از رژیم جنایتکار اسد در سوریه نیز حمایت میکند.”[17]
سوال اساسی که مطرح میشود، این است که چرا کسی جمهوری چک را بخاطر تولید و آزمایش نوویچوک (نوعی سلاح شیمیائی) در سال 2017 مورد بازخواست قرار نداد؟ چرا کسی عربستان سعودی را بخاطر لشکر کشی به یمن که منجر به کشته شدن هزاران زن و بچه شده است تحریم نمی کند؟ چرا کسی اسرائیل را که بلندی های جولان را اشغال کرده و ضمیمه خاک خود کرده است تنبیه نمی کند؟ چرا کسی در رابطه با سلاحهای هسته ای اسرائیل، روسیه، آمریکا و… کسی را تنبیه نمیکند؟ چرا کسی عربستان سعودی را بخاطر اینکه نخست وزیر لبنان (سعد حریری) را در هواپیما بازداشت و مجبور به خواندن بیانیه استعفاء علیرغم میل خود می کند، دخالت در دیگر کشورها قلمداد نمی کند و مجازات نمی کند؟ چرا کسی خواهان خلع سلاح هسته ای روسیه و آمریکا نیست؟ و دهها چرای دیگر.
گانگسترهای ایرانی اعلام کرده اند برنامه موشکی آنها یک برنامه دفاعی است و نه تهاجمی و تحت هیچ شرایطی قابل مذاکره نیست. در رابطه با حضور ایران در کشورهای منطقه نیز اعلام کردند که حضور آنها به خواسته دولت های قانونی کشورهای منطقه است و مثل آمریکا بصورت متجاوزانه وارد آن کشورها نشده اند. ایران اظهار داشته، تنها در رابطه با یمن حاضر است با اروپائیان گفتگو کند. قطعا ایران تلاش خواهد کرد بربریتی که در یمن در جریان است را به یک کیفر خواست علیه ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی تبدیل کند. واقعیت این است حوزه نفوذ ایران در 15 سال گذشته بسیار گسترش یافته است. آمریکا به شکل غیر مستقیم نقش اساسی در گسترش نفوذ ایران بازی کرده است. زمانی عراق دشمن خونی ایران بود، الان به حوزه نفوذ ایران تبدیل شده است. ایران تا مرز عربستان از طریق یمن نفوذ کرده است. در سوریه و لبنان نفوذ خود را گسترش داده است.
ایران حتی میخواهد در تشکیل کابینه عراق نقش ایفا کند. در جریان انتخابات اخیر در عراق، ائتلاف تحت رهبری مقتدی صدر(روحانی شیعه منتقد ایران) 54 کرسی پارلمان را نصیب خود کرد. او یک پوپولیست شیعه ضد آمریکائی است که حاکمیت و استقلال عراق را سر لوحه برنامه خود قرار داده است. جریان فتح به رهبری هادی عامری با کسب 47 کرسی مقام دوم را احراز کرده است و نیروهای تحت رهبری حیدر عبادی (نخست وزیر فعلی) با کسب 42 کرسی مقام سوم را احراز کرده است. مقتدا صدر اگر چه از مخالفان حضور آمریکا در عراق است، اما منتقد رژیم ایران نیز هست و قبلا اعلام کرده بود که تمایلی به تشکیل دولت اعتلافی با نیروهای تحت حمایت ایران ندارد. قاسم سلیمانی (فرمانده سپاه قدس) که موفق الربیعی وزیر سابق امنیت ملی عراق او را «بدون شک قدرتمندترین مرد در عراق» توصیف کرده است [18] اخیرا به بغداد سفر کرده بود تا با نمایندگان مختلف مذاکره و گفتگو کند تا کابینه ای در عراق قدرت را بدست بگیرد که مورد پذیرش بورژوازی اسلامی باشد.
حوثی های یمن و مسئله موشک پرانی آنها به سوی عربستان به یک کابوسی برای عربستان تبدیل شده است. قبلا باور بر این بود که موشکهای خریداری شده دولت یمن از شوروی سابق و کره شمالی بدست نیروهای حوثی افتاده است. از یک سو تعداد آن موشکها محدود بود و از سوی دیگر چند مرحله ای بودن موشکهای پرتاب شده بسوی عربستان، انهدام موشکها توسط سامانه پدافند هوایی پاتریوت را سخت تر می کند. لذا این گمانه زنی هست که ایران تکنولوژی موشکها را در اختیار حوثی ها قرار میدهد. اگر چه اکثر این موشکها توسط پدافند هوایی پاتریوت منهدم می شوند ولی چندین بار پدافتد هوائی موفق نشده آنها را منهدم کند که 2 نمونه مهم آن، هدف قرار دادن تاسیسات نفتی آرامکو که موجب آتش سوزی شد و همچنین هدف قرار دادن فرودگاه بین المللی ریاض که موجب بسته شدن آن شد، بوده اند.
واقعیت این است که بحران هسته ای شبه جزیره کره یا خطر کره شمالی اسم رمزی است بر جنگ اقتصادی و بخصوص جنگ هژمونی بر منطقه، بین آمریکا و چین. چین در راستای منافع امپریالیستی خود به کرۀ شمالی نیاز دارد اما در راستای منافع چین کره شمالی باید یک کشور ضعیف اقتصادی-نظامی باشد. وجود کره شمالی مانع از آن می شود که نیروهای آمریکائی در مرز چین مستقر شوند. بخاطر این مسئله چین مخالف لشکر کشی آمریکا به نزدیک مرزهای خود و برای حمله به کره شمالی است.
ترامپ و کیم جونگ اون قرار بود 22 خرداد 1397 در سنگاپور دیدار کنند تا به بحران هسته ای در شبه جزیره کره پایان داده شود و صلح در شبه جزیره کره برقرار شود. کره شمالی نیز برای نشان دادن حسن نیت خود زندانیان آمریکائی را آزاد کرد و مهم تر از آن آزمایشگاه هسته ای این کشور را با حضور خبرنگاران جهانی منهدم کرد. در این زمینه قانون گذاران جمهوری خواه کنگره نامه ای به کمیته نوبل در نروژ نوشتند و رسما ترامپ را نامزد جایزه صلح نوبل کردند. رئیس جمهور کره جنوبی نیز بخاطر تلاش ترامپ در راستای صلح در شبه جزیره کره، ترامپ را شایسته تقدیر دانست و اظهار داشت باید جایزه صلح به او اعطا شود. مشاور امنیت ملی آمریکا و همچنین معاون رئیس جمهوری آمریکا در هفته های اخیر از مدل لیبی برای خلع سلاح کره شمالی صحبت کرده بودند و انتظار داشتند کره شمالی نیز به این شیوه خلع سلاح هسته ای شود و در کنار آن مانور نظامی مشترک آمریکا و کره جنوبی موجب خشم کره شمالی شد. ترامپ دیدار خود با کیم جونگ اون در دوم خرداد را لغو کرد. ترامپ دلیل لغو دیدار را خشم فراوان و خصومت آشکار کره شمالی با آمریکا مطرح کرده است. کره شمالی هم ضمن ابراز تاسف از لغو دیدار، ابراز امیدواری کرده که این دیدار انجام شود. ترامپ در نامه اش به کیم جونگ اون نوشته:
“شما راجع به توان هستهای خود صحبت کردهاید، آنچه ما داریم چنان بزرگ و قدرتمند است که من دعا میکنم ما هیچ وقت از آن استفاده نکنیم.”[19]
در روزهای گذشته یک هیات دپلماتیک آمریکائی در ناحیه مرزی بین دو کره با هیئتی از کره شمالی دیدار و در باره نشست احتمالی ترامپ با کیم اونگ جون مذاکره کرده است. چین نیز شرایط را مناسب می بیند تا هژمونی خود را بر منطقه گسترش دهد. اخیرا وزارت دفاع چین طی بیانیه ای اظهار داشته است که بمب افکن های دور برد این کشور طی یک مانور نظامی آزمایشی که شامل حملا شبیه سازی شده به مواضع فرضی بوده در راستای تقویت توانائی های ارتش در قلمرو خود در فرودگاه جدید نظامی در دریای جنوبی چین فرود آمده اند. چین مدعی مالکیت بر بخش وسیعی از دریای جنوبی چین است و در سالهای گذشته چندین جزیره مصنوعی نیز ساخته است، چیزی که با مخالفت آمریکا روبرو بوده است.
واقعیت این است که برجام نتوانسته بود منافع ایران را به حد کافی تامین کند. چرا که بخش زیادی از شرکتهای آمریکائی، اروپائی و ژاپنی هراس داشتند در ایران سرمایه گذاری کنند که بعدا مشکلاتی را برایشان بوجود بیاورد. در داخل ایران نیز اصول گرایان علیرغم تائید ضمنی ولی فقیه به برجام خوشبین نبودند. گانگسترهای ایرانی اعلام کرده اند اگر منافع آنها در برجام تامین نشود از این توافق خارج خواهند شد و برنامه هسته ای خود را بدون محدودیت پیش خواهند برد. عربستان سعودی هم اعلام کرده است اگر ایران به سراغ سلاح هسته برود، عربستان نیز بدنبال دستیابی به تسلیحات اتمی خواهد بود.
واقعیت این است که یک جنگ پنهانی بین گانگسترها در جریان است. آمریکا به همراه عربستان سعودی و دیگر نهادهای سرمایه داری یک جنگ روانی و اقتصادی برای به زانو در آوردن اقتصاد ایران شروع کرده اند و در این مسئله نیز تا حدودی موفق بوده اند. معضلات سرمایه پیرامونی، نا امنی سیاسی، تهدیدات آمریکا-عربستان و غیره باعث شده طی چند ماه اخیر ریال حداقل 30 درصد ارزش خود را از دست بدهد. به عبارت بهتر قدرت خرید طبقه کارگر 30 درصد کاهش پیدا کرده است. ظاهرا تلاش های بورژوازی اسلامی برای جلوگیری از سقوط آزاد ارزش ریال بی فایده بوده است.
این بار قرار است طبقه کارگر ایران بهای جاه طلبی های گانگسترهای ایرانی و آمریکائی را بدهد، این بار قرار است طبقه کارگر ایران با محاصره اقتصادی از خارج و سرکوب از داخل برای حفظ فیزیکی خود تقلا کند. این بار قرار است هر اعتراض طبقه کارگر ایران تحت بهانه تهدید خارجی سرکوب شود. این بار قرار است سطح معیشت طبقه کارگر ایران به بهانه تهدید آمریکا مورد تعرض قرار گیرد. بهای تحریم های آمریکا را در وحله اول نه بورژوازی ایران بلکه طبقه کارگر ایران خواهد پرداخت. این بار قرار است طبقه کارگر آمریکا به ایدئولوژی ناسیونالیستی «اول آمریکا» مسموم شود تا بورژوازی آمریکا قادر به مهار کوتاه مدت بحران سرمایه داری آمریکا شود و عواقب بحران را به سرمایه داری متروپل و یا رقبا منتقل کند. همه اینها به این خاطر اتفاق می افتد که طبقه کارگر بعنوان یک طبقه جهانی از هویت طبقاتی خود عقب نشینی می کند.
تقابل گانگسترهای بزرگ و کوچک و جنگ افروزیهای آنها ریشه در نظام وارونۀ سرمایه داری دارد. در عصر انحطاط سرمایه داری، عصر امپریالیسم، عصر بحران و جنگ، رقابت گانگسترها برای تضعیف همدیگر است. بورژوازی با تکه تکه کردن طبقه ما و محصور کردن ما در مرزهای ملی و سپس ترغیب ما، تا پشت سر بورژوازی خود به صف شویم، تحت عنوان اول آمریکا، اول ایران، اول فرانسه، اول روسیه، اول چین، اول… قادر به ادامه حاکمیت خود بر ما شده است. ما قبل از اینکه هویت ملی داشته باشیم، یکی ویژگی اساسی داریم که در سراسر این کره خاکی، ویژگی مشترک ما در بربریت سرمایه داری است و آن این که به طبقه کارگر تعلق داریم و ویژگی ما استثمار شدن و تولید ارزش اضافه برای انباشت سرمایه است. ما به اردوی استثمار شده گان تعلق داریم، ما خواهر و برادر هستیم، چه در تهران باشیم، چه در نیویورک، چه در اورشلیم باشیم، چه در لندن. دشمن ما، بورژوازی در خانه ماست.
تنها تشدید مبارزه طبقاتی می تواند بهبودی در شرایط زندگی ما بوجود آورد و با گسترش مبارزه طبقاتی به دیگر کشورها، نظام سرمایه داری را به چالش بطلبد. تنها طبقه کارگر قادر است آینده ای ارائه دهد. تنها با پیشروی طبقۀ کارگر بسوی انقلاب کمونیستی برای بزیر کشیدن نکبت سرمایه داری، جهانی بدور از تنش های امپریالیستی و جنگهای ناشی از آن و همچنین جهانی فارغ از سلاحهای اتمی به ارمغان خواهد آورد. جهانی بدور از طبقه و بردگی مزدی، جهانی شایستۀ انسانی.
زنده باد مبارزه طبقاتی از تهران تا اورشلیم، از لندن تا نیویورک!
صدای انترناسیونالیستی
6 خرداد 1397
یادداشتها:
[1] برای اطلاع بیشتر در این مورد به جزوۀ «تنش های امپریالیستی بین ایران و گانگسترهای دمکرات – موضع و وظایف انترناسیونالیستی» از صدای انترناسیونالیستی مراجعه شود.
[2] برای اطلاع بیشتر در این مورد به جزوۀ « تنش ها و توافقات امپریالیستی موضع و افـق انترناسیونالیستی» از صدای انترناسیونالیستی مراجعه شود.
[3] برای اطلاع بیشتر در این مورد به مقاله «بحران در کمپ سرمایه – در حاشیه پیشروی پوپولیسم و پیروزی ترامپ» از صدای انترناسیونالیستی مراجعه شود.
[4] https://twitter.com/realdonaldtrump/status/811977223326625792
[5] https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_military_expenditures
[6] برای اطلاع بیشتر در رابطه با جنگ افزارهای هسته ای اسرائیل به مدارک و مشاهدات کارشناس سابق اسرائیل مندرج در روزنامۀ ساندی تایمز روز 5 اکتبر 1986 مراجعه شود.
[7] ژاپن تایمز
[8] توئیتر
[9] http://iranprimer.usip.org/blog/2018/mar/22/john-bolton-iran
[10] http://www.bbc.com/persian/iran-44050500
[11] http://fa.euronews.com/2018/05/19/iran-says-eu-has-promised-to-keep-nuclear-deal-despite-us-exit-
[12] http://thehill.com/homenews/administration/387067-merkel-europe-cant-count-on-us-to-protect-us-anymore
[13] http://www.elysee.fr/declarations/article/speech-by-m-emmanuel-macron-president-of-the-republic-on-receiving-the-charlemagne-prize/
[14] https://www.cp24.com/world/france-s-finance-minister-says-europe-isn-t-u-s-vassal-should-trade-with-iran-1.3925185
[15] صدای آلمان
[16] نیویورک تایمز
[17] صدای آمریکا
[18] روزنامه گاردین
[19] آتلانتیک