لشکرکشی بورژوازی ترک – افـلاس نـاسیونــالیسم کُــرد و تداوم حمام خون در سوریه

 

بار دیگر انتشار تصاویر حمام خون در سوریه قلب انسان را منقلب و وجدان انسانی را شرمگین ساخت. زن جوانی که 2 فرزند خردسالش در خون تپیده شده اند و با چهرۀ خون آلود فقط میگرید در شبکه های اجتماعی موجی از خشم و نفرت را به راه انداخته است. این تصاویر بار دیگر تصویری واقعی از بربریتی که در شمالشرقی سوریه در جریان است را ارائه میدهد. بربریتی که کلام قادر به توصیف آن نیست. زندگی در شمالشرقی سوریه یعنی جنگ، بمب‌، حملات هوایی، بمب‌گذاری انتحاری، قتل عام وحشیانه، گرسنگی، دربدری، تیر باران غیر نظامیان و در یک کلام جهنم واقعی و زمینی که انسان از بیان آن عاجز است.

پس از توافق ترامپ با اردوغان بر سر ایجاد کمربند امنیتی، 15 مهر 1398 نیروهای آمریکائی از شمالشرقی سوریه خارج شدند و زمینه را برای عملیات ترکیه هموار کردند. نکته حائز اهمیت این است که ابتدا ترامپ اعلام کرد که ترکیه بزودی عملیاتی را در شمال سوریه آغاز خواهد کرد. روز 17 مهر 1398 ارتش ترکیه با پشتیبانی نیروهای سوری طرفدار خود تحت عنوان «ارتش ملی» لشکر کشی را از زمین و هوا شروع کردند. همزمان وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که نیروهای آمریکائی از چنین عملیاتی حمایت نمی کنند و در آن شرکت نخواهند کرد، به عبارت بهتر چراغ سبز به ترکیه. بدنبال آن ناسیونالیسم کُرد اعلام کرد که آمریکا از پشت به ما خنجر زده است.

انترناسیونالیستها صد سال است اعلام کرده اند با ورود سرمایه داری به عصر انحطاط خود، جنبش های ملی به بخشی از سیاست امپریالیستی گانکسترها در تخاصمات امپریالیستی شان تبدیل شده است و ارتش آزادیبخش ملی یک نیروی پیاده نظام در اختلافات امپریالیستی است. جنبش های ملی سمی برای تکامل مبارزه طبقاتی و سدی در راه پیشروی انقلاب کمونیستی هستند.[1] ناسیونالیسم کُرد، همچون دیگر ناسیونالیستها به بخشی از سیاست خارجی گانگسترها در اختلافات امپریالیستی تبدیل شده است و طبقه کارگر ” کُرد” را به قتلگاههای امپریالیستی کشانده است. شاه از پشت به کرُدهای عراق خنجر زد، سوریه از پشت به کردهای ترکیه خنجر زد، ترکیه از پشت به کردهای سوریه خنجر زد، آمریکا از پشت به کُرد های سوریه خنجر زد و… این لیست میتواند طولانی تر نیز بشود.

سخنگوی «نیروهای دمکراتیک سوریه» کینو گابریل در رابطه با توافق امپریالیستی و لشکر کشی احتمالی ترکیه و سرانجام از پشت خنجر زدن آمریکا چنین می گوید:

“آمریکا (قبلا) اطمینان داده بود که به ارتش ترکیه اجازه نخواهد داد در این منطقه عملیات انجام دهد… بیانیه آمریکا غیر منتظره بود و می توانیم بگوییم که خنجری از پشت به نیروهای دمکراتیک سوریه بود.”[2]

بدنبال خروج نیروهای آمریکائی از شمالشرقی سوریه، نیروهای کُرد از آمریکا خواستند حداقل با ایجاد منطقه پرواز ممنوع، مانع از حملات جنگنده های ترکیه شوند. مشابه چیزی که آمریکا در شمال عراق در سال 1991 اعمال کرد و بخاطر چنین “حفاظت هائی” بود که آمریکا لقب “پدر کرُدها” را دریافت کرد. اما ظاهرا ترامپ به نیروهای نظامی خود دستور داده است که در این درگیریها دخالت نکنند، به عبارت بهتر در حال حاضر ناسیونالیسم کُرد نقش خود را ایفا کرده است.

ترامپ در رابطه با خروج نیروهای نظامی از شمالشرقی سوریه، اظهار داشت وقت آن رسیده است که ایالات متحده از “جنگ های بی پایان مضحک” در این منطقه کنار بکشد. ترامپ اظهار داشت آمریکا در جنگ‌های خاورمیانه هشت تریلیون دلار خرج کرده است و آمریکا نباید اصلا در خاورمیانه حضور می‌داشت. ترامپ در رابطه با رها کردن کرُدهای سوریه در مقابل حملات ترکیه اظهار داشت:

“آنها به ما در جنگ جهانی دوم کمک نکردند؛ به عنوان نمونه آنها در جنگ نرماندی به ما کمک نکردند… کُردها در کنار نیروهای آمریکایی برای «سرزمین‌های خودشان» جنگیده‌اند و ما پول خیلی زیادی را برای کمک به آنها خرج کرده‌ایم.”[3]

رها کردن کُردها توسط ترامپ، نگرانی هائی را بین همپیمانان فعلی و بالقوه آمریکا ایجاد کرده است. در چنین شرایطی بود وقتی خبرنگاری از او پرسید آیا فکر نمیکند با رها کردن کرُدها، پیامی ضعیف را به دیگر متحدان بالقوه آمریکا می‌فرستد؟ ترامپ پاسخ داد:

“هم پیمان شدن کار بسیار آسانی است… برای آمریکا پیدا کردنِ متحد جدید دشوار نیست و اینکه متحدان آمریکا از ما خیلی استفاده کرده‌اند.”[4]

ترامپ حتی پا را فراتر از این نهاد و با توجه به توازن قوای نظامی بین طرفین درگیر به کُردها توصیه کرد از مرز ترکیه 30 کیلومتر عقب نشینی کنند و در این رابطه اظهار داشت: “شما اگر هواپیما ندارید مقابله با نیرویی که هواپیما دارد مشکل است.”

با شروع جنگ سوریه، ناسیونالیسم کُرد نقش پیاده نظام را برای ارتش آمریکا و بورژوازی کُرد ایفا کرد و طبقه کارگر کُرد را به مسلخ کشاند. کاری که ناسیونالیسم کُرد قبلا در عراق، ایران و ترکیه در اشکال دیگر انجام داده بود. ناسیونالیسم کرُد  وظیفه خود را بعنوان پیاده نظام بخوبی ایفا کرد، موفق شد با ایدئولوژی ناسیونالیستی طبقه کارگر را به جنگ بسیج کند و طبقه کارگر را به قتلگاه بفرستد. چپ سرمایه از قتل عام کارگران تحت عنوان مقاومت کوبانی و کانتون حماسه سرائی کردند و حتی از قدرت اراده مردم، از خودگردانی و حکومت شبه شورائی سخن راندند. چپ سرمایه وقاحت را تا آنجا رساند که به قیاس کمون پاریس و روژاوا پرداخت، پیشمرگه های کرُد را با کموناردها مقایسه کرد. در یکی از آخرین قیاس ها چنین می خوانیم:

” …بی اختیار یاد تپه های “پرلاشز”  بیرون پاریس افتادم و آن کشتار و سرکوب آزادگان آنهم توسط ارتش بیگانه بیسمارک  و ناپلئون دو دشمن دیرنه و در جنگ که در برابر کموناردها و کمون دست به دست هم دادند مانند ترکیه و روسیه و سوریه، از نظرم گذشت. آری رفیق امروز همه کرد  و روژآوایی هستیم…”[5]

با فروپاشی بلوک شرق و شکلگیری نظم نوین جهانی گانگسترهای بزرگ و کوچک جنگهای خود را با الفاظ بشر دوستانه پیش برده اند. با عبارات زیبائی همچون «عملیات بشر دوستانه»، «در راستای صلح جهانی»، «مبارزه با تروریسم» و غیره طبقه کارگر را به قتلگاه امپریالیستی بسیج کرده اند. دروغ و ریاکاری حافظان صلح جهانی از بشر دوستی شان زمانی آشکار می شود که هیچ بخشی از طبقه کارگر در این کشورها از شر حملات بورژوازی در امان نیست. بورژوازی غرب سخت ترین ریاضت های اقتصادی را به طبقه کارگر غرب اعمال کرده است. گانگسترهای ترک نیز از این قائده مستثنی نیستند. رجب طیب اردوغان رئیس‌ جمهور ترکیه نام «چشمه صلح» بر عملیات خود قرار داد. به نام صلح و با پان ترکیسم کشتار امپریالیستی دیگری در راستای منافع بورژوازی ترک براه انداخته میشود.

بورژوازی ترکیه قصد دارد در مرز 480 کیلومتری خود با سوریه تا عمق 32 کیلومتری پیشروی کند. بدنبال سیل پناهندگی به اروپا در سال 2015 برای جلوگیری از سیل پناهندگان به اروپا طی توافقی که بین اتحادیه اروپا و ترکیه به عمل آمده، اتحادیه اروپا 6 میلیارد دلار به ترکیه کمک میکند تا حدود سه و نیم میلیون پناهنده سوری را در خود اسکان دهد و مانع حرکت آنها بسوی اتحادیه اروپا شود. ترکیه قصد دارد بخش بزرگی از سه و نیم میلیون پناهنده سوری را که در ترکیه به سر میبرند به این منطقه منتقل کند. ترکیه قصد دارد ترکیب جمعیتی این منطقه را به نفع عربها و دیگر اقلیت های قومی تغییر دهد تا از یک سو زمینه را برای تضعیف نیروهای کُردی مهیا سازد و از سوی دیگر نفوذ خود را در این منطقه افزایش دهد. قبلا صدام نیز پس از به قدرت چنین سیاستی را در شمال عراق اعمال کرده بود.

لشکرکشی ترکیه با انتقادهائی از سوی نهادهای بورژوائی نیز همراه بود که ترکیه را به نقض حاکمیت سوریه متهم کردند. اما اردوغان با وقاحت تمام در شکل ناجی ظاهر شد و اظهار داشت که عملیات چشمه صلح نه تنها ناقض تمامیت ارضی سوریه نیست بلکه هدف آن نجات مردم منطقه از چنگال تروریسم است و برای توجیه قتل عام خود چنین گفت:

“مردم این منطقه را از چنگال تروریسم نجات خواهیم داد.”[6]

گانگسترهای ایران مخالفت خود را با لشکر کشی ترکیه اعلام کرده اند و اظهار داشته اند توافق آدنا مبنای مناسبی برای حل مشکل است، به این مسئله برمیگردیم که لشکر کشی ترکیه در راستای منافع بورژوازی ایران است. توافق آدنا 20 اکتبر 1998 میلادی بین ترکیه و سوریه به امضاء رسید و به اختلافات دو کشور پایان داد. ایران و مصر ناظر این توافق بودند. بر طبق این توافق، طرفین نیروهای کُرد همدیگر را تروریستی ارزیابی کردند و خواهان پایان حمایت از نیروهای مخالف یک دیگر شدند و همچنین ترکیه اجازه دارد برای مقابله با نیروهای کرد «پ کا کا» تا عمق پنج کیلومتری وارد خاک سوریه شود. بدنبال این تفاهمنامه سوریه «پ کا کا» را سازمانی تروریستی ارزیابی کرد، اردوگاههای آنرا بر چید و فعالینش را از سوریه اخراج کرد. اگر چه بورژوازی ایران مخالفت خود را با لشکر کشی اعلام کرده است، اما این لشکر کشی به سود ایران، سوریه و روسیه است. شمالشرقی سوریه سالها بود که از سلطه دولت سوریه خارج شده بود و با این لشکر کشی ترکیه احتمال بازگشت شرق فرات به زیر حاکمیت دمشق بیشتر می شود. اعمال حاکمیت رژیم اسد به کل سوریه یکی از آرزوها و خواسته های اساسی سوریه، ایران و روسیه است، چیزی که ظاهرا در حال تحقق است.

در راستای اعمال تحقق حاکمیت رژیم اسد به کل سوریه منجمله شرق فرات، فیصل مقداد معاون وزیر خارجه سوریه اظهار داشت آمریکا کرُدها را بازی داده است اما دولت سوریه خواهان بازگشت کُردها به آغوش سوریه است و گفت:

“بعد از اینکه آمریکا کردهای سوریه را مقابل تهدید نظامی ترکیه رها کرد، دولت از بازگشت کُردها به سوریه استقبال میکند.”[7]

پیشنهاد محکومیت عملیات ترکیه در سوریه از سوی برخی کشورها به شورای امنیت سازمان ملل ارائه شد اما روسیه و آمریکا آنرا وتو کردند و بیانیه ای در مخالفت با لشکر کشی ترکیه صادر نشد. روسیه و آمریکا از منافع امپریالیستی متفاوتی بیانیه را وتو کردند. آمریکا از این زاویه که ترکیه یکی از دوستان نزدیک آمریکا است, عضو ناتو است، حدود ۵۰ بمب اتمی آمریکا در پایگاه هوایی اینجرلیک در خاک ترکیه است، میلی ندارد تنش ها حاد شود بلکه سعی دارد فشار کنترل شده ای را بر ترکیه اعمال کند. روسیه اما از زاویه منافع امپریالیستی خود بیانیه را وتو کرد، روسیه همانطوری که قبلا نیز اعلام کرده بود، میخواهد «نیروهای دمکراتیک سوریه» تسلیم رژیم سوریه شوند و حاکمیت اسد در کل سوریه اعمال گردد و رژیم سوریه از حاکمیت خودش دفاع کند. در عمل نیز چنین شد ناسیونالیسم کُرد حاکمیت رژیم سوریه را به اشغال ترکیه ترجیح داد.

ناسیونالیسم حتی رادیکالترین شکل آن کارگران را از هویت طبقاتی تخلیه میکند و آنان را به سربازان میهن پرست تبدیل میکند تا به دفاع از وطن سرمایه به پا خیزند. جنبش های ناسیونالیستی به محض اینکه قدرت دولتی را گرفتند، خود امپریالیست می شوند، هیچ ملتی نمی تواند سرمایه را در انزوای مطلق انباشت کند. این بدان معنی است که کشورهای جدیدی که از جنبش های ملی بوجود می ایند خودشان تبدیل به کشورهای امپریالیستی خواهند شد صرف نظر از بزرگی آنها یا قدرت اقتصادی آنها.

از سر تا پای نظام توحش سرمایه داری خون، کثافت و لجن می بارد. مادامیکه سرمایه داری به عمر ننگین خود ادامه میدهد، انسانها در چهار گوشه این کره خاکی آواره خواهند شد. سرمایه داری منشا تمامی بدبختی ها و معضلات نه تنها برای طبقه کارگر، بلکه برای کل بشرت است. منافع ما در مبارزه طبقاتی است، شبح مبارزه طبقاتی است که بورژوازی بیش از هر چیزی وحشت دارد. چرا که در روند تکاملی خود منجر به انهدام انقلابی دولت سرمایه داری خواهد شد. مبارزۀ مستقل طبقۀ کارگر، مبارزۀ طبقاتی یا جنگ طبقاتی، در سطح بین المللی، از آفریقا تا اروپا، از آسیا تا آمریکا تنها آلترناتیو برای طبقه کارگر است. طبقه کارگر در سطح جهانی و در فقدان دخالت طبقه کارگر سوریه، وظیفه بزرگی بر دوش دارد. به جای گوشت دم توپ شدن در جنگ گانگسترها، بجای تداوم بربریت، به جای تمکین به نظام کثیف سرمایه داری باید در راستای تحقق انقلاب کمونیستی برای پایان دادن به نکبت سرمایه داری کوشید.

مرگ بر جنگ!

زنده باد مبارزه طبقاتی از روژاوا تا نیویورک، از آنکارا تا لندن!

فیروز اکبری

25 مهر 1398

یادداشت ها:

[1] برای اطلاع بیشتر در این زمینه به جزوه ما تحت عنوان “ناسیونالیسم سم کشنده برای مبارزه طبقاتی” مراجعه شود.

[2] https://fa.interaztv.com/politics/277440

[3] https://farsi.euronews.com/2019/10/10/trump-abandoning-kurds-didn-t-help-wwii-alliances-very-easy-lindsey-graham-severe-sanction

[4] منبع بالا

[5] http://www.azadi-b.com/G/2019/10/post_761.html

[6] https://www.bbc.com/persian/world-49989261

[7] https://www.radiofarda.com/a/f4_bashar_assad_ask_kurd_return_syria/30205778.html

با کلیک کردن روی تصویر زیر مقاله را داونلود کنید!

مطالب مرتبط