یمن – شدت یابی تنش های امپریالیستی، جنگ گانگسترها برای هژمونی در خاورمیانه

عربستان سعودی، ایران و ترکیه سه کشوری هستند که در راستای جاه طلبی های امپریالیستی خود ادعای قدرت منطقه ای را دارند. عدم سقوط رژیم بشار اسد در سوریه که مستقیما توسط ایران حمایت می شود، گسترش نفوذ ایران در عراق، لبنان، و دیگر مناطق، نگرانی هائی را برای رقبای ایران، بویژه گانگسترهای عربستان سعودی بوجود آورده است. جولان دادن سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در عراق و نقش حیاتی که او در عملیات آزاد سازی تکریت و همچنین در هدایت گروهای شبه نظامی شیعه ایفا کرده است، میزان افزایش نفوذ ایران را نشان میدهد.

موقعیت استراتژیک یمن به خاطر همجواری با تنگه باب المندب (آبراهی باریک بین دریای سرخ و خلیج عدن) که بخش عظیمی از نفت دنیا از این آبراه منتقل می شود و همچنین بخاطر همجواری با خاک عربستان سعودی، بسیار حیاتی است. گانگسترهای محلی متشکل در ائتلاف کشورهای عربی و در راس آن عربستان سعودی نگران آن هستند که با قدرت گیری مرتجعین متشکل در جنبش انصارالله (حوثی ها)، این تنگه به تسلط حوثی ها در بیاید و موقعیت عربستان را کاهش دهد. از سوی دیگر قدرت یابی حوثی ها در یمن بر اقلیت شیعه ناراضی عربستان تاثیر خواهد گذاشت و زمینه های شورش آنان را نیز فراهم خواهد کرد. وقوع چنین مسئله ای از یک سو منتهی به افزایش نفوذ و موقعیت ایران در منطقه می شد و از سوی دیگر منتهی به کاهش نفوذ و موقعیت عربستان سعودی در خاورمیانه.

یمن یکی از پیرامونی ترین کشورهای سرمایه داری شبه جزیره عربستان است. بحران اخیر سرمایه داری، در سرمایه داری پیرامونی چون یمن عوارض خود را مخربتر نشان داده است. بیکاری لجام گسیخته، گرانی نجومی، محدود شدن خدمات اجتماعی، فقر تعمیم یافته، تبعیض قرار دادن اقلیت حوثی و ده ها معضل دیگر عملا زمینه های اعتراضات را فراهم کرده بود. عدم آمادگی طبقه کارگر، نبود سنت های جا افتاده مبارزاتی، نفوذ و سمپاشی ایدئولوژیک جناحهای متفاوت بورژوازی (بورژوازی حامی ایران و بورژوازی حامی ائتلاف کشورهای عرب) زمینه هائی را فراهم کرده بود تا مردم به گوشت دم توپ در جنگ گانگسترها تبدیل شوند.

یک سوم جمعیت یمن را حوثی ها (شیعیان) تشکیل می دهند که معتقد هستند دولت سنی طرفدار عربستان حقوق اجتماعی آنها را ضایع کرده است. حوثی ها چندین بار بعد از اتحاد دو یمن اعتراضاتی را ترتیب داده اند. بحران کنونی زمانی حاد شد که نیروهای طرفدار و وفادار به علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق با شبه نظامیان حوثی متحد شدند و با تصرف پایتخت، صنعا، عملا قدرت را در دست گرفتند، پارلمان را منحل کردند و در تدارک مجلس انتقالی بودند. رئیس جمهور «منصور هادی» ابتدا عدن در جنوب را پایتخت خود اعلام کرد و با پیشروی حوثی ها به سوی عدن به عربستان سعودی گریخت.

گانگسترهای سعودی تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش این نیستند، که منافع امپریالیستی شان در منطقه به خطر بیفتد و یمن را جزو حوزه خود به حساب می آورند و واضح اعلام کرده اند که با توسل به عملیات نظامی از منافع خود دفاع خواهند کرد. عملیات نظامی ائتلاف کشورهای عربی به رهبری عربستان از ششم فروردین ماه تحت عنوان «توفان قاطع» شروع شد. ائتلاف کشورهای عربی با صدور اطلاعیه ای اعلام کردند که عملیات نظامی به درخواست منصور هادی رئیس جمهور و دولت مشروع و قانونی انجام گرفته است. پادشاه عربستان اعلام کرده است تا خنثی شدن «کودتا» در یمن، تا خلع سلاح حوثی ها و خارج کردن آنان از مناطق تحت کنترل شان عملیات ادامه خواهد یافت. به عبارت بهتر، عملیات نظامی تا بازگرداندن حکومت دست نشانده عربستان سعودی ادامه خواهد یافت. منصور هادی که به عربستان فرار کرده است حوثی ها را «عروسک دست ساز» ایران خوانده است و خواستار ادامه عملیات شده است.

حمله نظامی گانگسترهای سعودی در دفاع از منافع امپریالیستی خود، تنش های امپریالیستی را در منطقه نیز دامن زده است و عملا صف بندی ها را واضح و مجزا کرده است. در چنین راستائی بود که علاوه بر ائتلاف کشورهای عربی که شامل عربستان، امارات متحده عربی، بحرین، عمان، قطر و کویت می باشد، کشورهای مصر مراکش، اردن، سودان، ترکیه، پاکستان، افغانستان نیز از این عملیات حمایت کرده اند.

عربستان سعودی علاوه بر حمله نظامی به یمن، به یک جنگ روانی با ایران نیز دست زده است. در این راستا عربستان سعودی در هفته های گذشته اقدام به پخش اعلامیه های تبلیغاتی علیه ایران در آسمان یمن کرده است که بر روی این اعلامیه ها عبارت “حمله عربستان به یمن برای جلوگیری از نفوذ ایرانیان است” نوشته شده است. دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران پخش برگه های تبلیغاتی علیه ایران را یک تاکتیک شکست خورده مربوط به جنگ سرد دانست که مانع نزدیکی مردم یمن به ایران نخواهد شد.

ظاهرا منافع امپریالیستی ترکیه و عربستان سعودی  در حال حاضر در یک راستا قرار گرفته و هر دو در تلاش هستند برای مقابله با نفوذ در حال گسترش ایران در منطقه خاورمیانه و در راستای منافع توسعه طلبانه خود جبهه واحدی را تشکیل بدهند. ترکیه حاضر نیست موقعیت و حوزه تسلط ایران در منطقه افزایش یابد و در راستای اهداف امپریالیستی خود، علاوه بر حمایت از عربستان سعودی وارد جنگ روانی با ایران شد و ایران را متهم کرد که قصد دارد بر کل منطقه خاورمیانه تسلط داشته باشد و در این راستا اقدامات سلطه جویانه ایران را محکوم کرد و اظهار داشت که اقدامات این چنینی ایران کاسه صبر ترکیه را لبریز کرده است. البته وزارت امورخارجه ایران نیز ساکت ننشست و کاردار ترکیه را احضار کرد و مراتب اعتراض خود را بیان کرد. نمایندگان مجلس نیز خواهان لغو سفر اردوغان به تهران شدند.

عملیات ائتلاف کشورهای عربی به رهبری عربستان ظاهرا تاکنون نتوانسته است جبهۀ حوثی ها و طرفداران رئیس جمهور سابق را شکست دهد، جنگ و به تبع آن کشتار مردم همچنان ادامه دارد. محمد عبدالسلام سخنگوی حوثی ها، عملیات ائتلاف را ناکارآمد خواند که مانع پیشروی حوثی ها نشده است.

نیروی دریائی ارتش ایران نیز برای نشان دادن توان نظامی خود دو فروند کشتی نظامی به آبهای مجاور یمن اعزام کرد. گانگسترهای اسلامی اظهار داشتند که این کشتی ها برای حفاظت از منافع ایران در آبهای آزاد عازم ماموریت در منطقه خلیج عدن و تنگه باب المندب شده است. البته بعدا وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که کشتی های ایرانی که مظنون به حمل سلاح برای حوثی بودند با تعییر مسیر از آنجا دور شدند ولی در همان حال فرمانده نیروی دریائی ایران دور شدن ناو گروه ایرانی از تنگه باب المندب را تکذیب کرد و اظهار داشت ناوگروه سی و چهارم نیروی دریایی در خلیج عدن واقع در ورودی تنگه باب المندب حضور دارد و در حال انجام ماموریت است.

گانگسترهای اسلامی (بورژوازی ایران) آشکارا اظهار میدارند که ادعای قدرت منطقه ای ایران نه یک رویا بلکه یک واقعیت است و در این راستا اظهار میدارند که حوزه نفوذ ایران گسترش پیدا کرده و بخش عظیمی از کشورها زیر بیرق ولی فقیه ایستاده اند. معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح ایران، علی شادمانی، در گفت و گو با خبرگزاری فارس به تاریخ پنجم اردیبهشت اظهار داشت که: “در حوزه جبهه مقاومت، ما در جنگ ۸ ساله تنها قادر بودیم بخشی از کردهای عراق را در شمال این کشور سازماندهی کنیم چون با ما همفکر بودند و علیه صدام کار می‌کردند اما الان در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، یمن، افغانستان همه مردمی که علاقمند به مبارزه با استکبار هستند… زیر بیرق ولی فقیه ما ایستاده‌اند.”

با توجه به شرایط حاضر و منطقه، ایران به شکل آشکارا حمایت نظامی، لجستیکی و عملیاتی  همانطوری که از رژیم بشار اسد می کند، در قبال حوثی ها نمی کند بلکه بیشتر به کمکهای مشاوره ای و معنوی اکتفا می کند. اخیرا جنگنده های عربستان سعودی چندین بار مانع ورود هواپیماهای غیر نظامی ایران به یمن شده اند،  ایران اعلام کرد که این هواپیماها حامل “زنان و کودکان درمان‌ شده یمنی و کمک‌های دارویی و انسان‌دوستانه” بود و در اعتراض به این عمل کاردار عربستان را احضار کرد.

البته ایران و حوثی ها هر دو نقش داشتن ایران در حوادث اخیر یمن را تکذیب می کنند. مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ایران با رد دخالت ایران اظهار داشت: “برخی ادعاها در مورد ارسال اسلحه از سوی جمهوری اسلامی ایران به یمن کاملا ساختگی و کذب محض است”. او اظهار داشت تنها از طریق پروازهای مدنی، کمکهای داروئی، بهداشتی و درمانی از طریق هلال احمر انجام میدهد.

بورژوازی ایران در راستای منافع امپریالیستی خود سعی کرد نقش میانجی را ایفا کند و پیشنهادی برای حل بحران یمن ارائه داد که شامل تشکیل دولت جدید “با مشارکت همه گروههای سیاسی یمنی” شده بود. اما عربستان سعودی پاسخ قاطع و محکمی به ایران داد و اظهار داشت که آنها به یمن رفته اند تا دولت «منصور هادی» را مجددا به سر کار بیاورند و اختیار امور یمن دست ایران نیست، به عبارت بهتر قرار است اختیار امور یمن در دست عربستان سعودی باشد.

بورژوازی دمکرات (بورژوازی غرب) در راستای منافع خود ژست دمکرات خواهی و حقوق بشر خود را دور انداخت و به حمایت از یکی از عقب مانده ترین گرایشات بورژوازی یعنی بورژوازی سعودی پرداخت. بی مناسبت نیست که در مرگ پادشاه عربستان سعودی پرچم ها به احترام آن جنایتکار در بریتانیا به حالت نیمه برافراشته در آمد. ژورنالیستهای “باشرف” دمکرات نیز به کرنش بورژوازی خود پرداختند و بربریتی را که در این منطقه در جریان است را تحت الشعاع سایر اخبار قرار دادند. لانه دزدان (سازمان ملل) نیز در راستای منافع گانگسترهای سعودی قطعنامه پیشنهادی اردن را به تصویب رساند و تحریم هائی را علیه جانیان متشکل در جنبش انصارالله (حوثی ها) اعمال کرد.

تقابل گانگسترهای بزرگ و کوچک و جنگ افروزیهای آنها ریشه در نظام وارونۀ سرمایه داری دارد. در عصر انحطاط سرمایه داری، عصر امپریالیسم، عصر بحران و جنگ، رقابت گانگسترها برای تضعیف همدیگر است. جنگ یمن به یک تصویه حساب بین گانگسترهای عربی با گانگسترهای اسلامی (بورژوازی ایران) تبدیل شده است. جنگ گانگسترها ریشه در گندیدگی نظام سرمایه داری دارد. تنها موضعی در قبال یمن انقلابی است که نظام سرمایه داری را مسبب تمامی توحّش و بربریت در سراسر گیتی ارزیابی کند. طبقه کارگر در سطح جهانی و در فقدان دخالت طبقه کارگر یمن، وظیفه بزرگی بر دوش دارد. به جای گوشت دم توپ شدن در جنگ گانگسترها باید در راستای تحقق انقلاب کمونیستی برای پایان دادن به نکبت سرمایه داری کوشید.

فیروز اکبری

12 اردیبهشت 1394

 

با کلیک کردن روی تصویر زیر مقاله را داونلود کنید!

مطالب مرتبط