تشدید تنشهای امپریالیستی در خاورمیانه، سرمایهداری یعنی جنگ، توحش!
جناح حزب دموکرات بورژوازی آمریکا منتقد شیوه پیشبرد جنگ خاورمیانه بود و سعی میکرد در راستای اهداف امپریالیستی خود، تنشهای خاورمیانه را محدود کند. در این راستا و برای هماهنگی، کاخ سفید نتانیاهو را به آمریکا دعوت کرده بود. در جریان این سفر، نتانیاهو به دعوت جمهوری خواهان کنگره در کنگرۀ آمریکا سخنرانی کرد. در طول این سخنرانی، اعضای کنگره 53 بار او را مورد تشویق قرار دادند.[1] اگر چه نتانیاهو با کاملا هریس نیز دیدار داشت ولی دیدار اصلی او با ترامپ کاندیدای جمهوری خواهان بود. نتانیاهو با ترامپ روابط گرمتری دارد و هر دوی اینها سیاستهای همدیگر را تکمیل میکنند. در این نشست بیشتر روی کارهایی که ترامپ برای اسرائیل در اولین دوره ریاست جمهوری انجام داده بود، تمرکز داشتند و ستاد انتخاباتی ترامپ رضایت نتانیاهو را از سیاستهای آن دوره ترامپ چنین عنوان کرد:
“نخست وزیر نتانیاهو از پرزیدنت ترامپ و دولت او به خاطر تلاش برای ارتقای ثبات در منطقه از جمله بسیاری از دستاوردهای تاریخی همچون توافقات ابراهیم، انتقال سفارت ایالات متحده در اسرائیل به بیت المقدس، به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان، حذف قاسم سلیمانی، پایان دادن به توافق وحشتناک هستهای با ایران و همچنین مبارزه با یهودستیزی در آمریکا و خارج از آن، تشکر کرد.”[2]
ظاهرا در جریان سفر نتانیاهو به آمریکا حمایت جمهوری خواهان و ترامپ را بیشتر از قبل احساس کرده است و به او دلگرمی بیشتری داده است. در این مقطع موشکی در مجدل الشمس در بلندیهای جولان باعث کشته شدن 12 نوجوان و زخمی شدن تعداد زیادی شد. اسرائیل حزب الله لبنان را مسئول حمله معرفی کرد و حزب الله ضمن منکر شدن حمله، اظهار داشت که به احتمال زیاد یکی از موشکهای پدافندی گنبد آهنین اسرائیل به خطا رفته و در زمین فوتبال سقوط کرده است و خواستار تحقیقات بینالمللی در این زمینه شد.
اسرائیل به بهانه انتقام مجدل الشمس، رئیس ستاد حزب الله، فواد شکر را در جنوب بیروت با موشک مورد هدف قرار داد. فردای آن روز یعنی بامداد 10 مرداد 1403 اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس را به همراه محافظاش در تهران ترور کرد. ظاهرا موشکی از یک پرتابه عامل ترور بوده است.
واقعیت این است که هم جمهوری خواهان و هم دموکراتها استراتژی یکسانی برای مقابله با چین دارند، منتها در این استراتژی هر کدام تاکتیک متفاوتی را دنبال میکند. دموکراتها مایل نیستند تنشها و جنگ خاورمیانه گسترش پیدا کند و میخواهند تمرکز را برای مقابله با روسیه و تضعیف آن متمرکز کنند تا بعدا راحتتر بتوانند با خطر چین مقابله کنند ولی جمهوری خواهان تاکتیک مقابله مستقیم با چین و دامنه نفوذ آن را دنبال میکنند. ترامپ حتی وعده داده است در صورت پیروزی به جنگ روسیه – اوکراین (ناتو) پایان خواهد داد تا راحتر بتواند نفوذ و پیشروی چین را محدود و کنترل کند.
گمانهزنیهایی است مبنی بر اینکه نتانیاهو به عنوان راه حلی بر بحران سیاسی، نظامی و اجتماعی اسرائیل، جنگ را کش میدهد تا با پیروزی ترامپ اهداف خود را بهتر به پیش ببرد. به عبارت دیگر نتانیاهو تلاش میکند جنگ را در خاورمیانه گسترش دهد و آمریکا را مستقیما درگیر جنگ کند. حمله به جنوب بیروت و ترور در قلب تهران در این راستا است تا آتش بس در غزه را غیر ممکن سازد.
اسرائیل به لحاظ سیاسی نمیخواست هنیه را در قطر یا ترکیه ترور کند، تا روابط خود با قطر و ترکیه بحرانی نشود، منتها ترور هنیه در قلب تهران سوای از حذف هنیه، حاوی پیام مهمی نیز بود، اسرائیل میتواند هرکسی را در هر جایی که بخواهد ترور کند. تحقیر نیروهای امنیتی ایران.
وزیر امور خارجه آمریکا در رابطه با ترور در تهران اظهار داشت که ما از آن آگاهی نداشتیم و در آن دخالتی نداشتیم، اما کمی بعد از آن پنتاگون اظهار داشت وزیر دفاع آمریکا با همتای اسرائیلی خود در رابطه با کشتار مجدالشمس رایزنی کرده است. برخلاف عوامفریبیها، واقعیت این است که اسرائیل از کمکهای اطلاعاتی و امنیتی بروز آمریکا برخوردار است.
چین، روسیه و اکثر کشورهای خاورمیانه در راستای منافع امپریالیستی خودشان ترور هنیه را محکوم کردند و آن را عامل تشدید تنش در خاورمیانه ارزیابی کردند، همزمان دولتهای غربی در راستای منافع امپریالیستی خود ضمن تاکید بر حق اسرائیل در دفاع از خود، طرفین را تنها به خویشتنداری دعوت کردند.
جنایتکاران ایرانی خواهان جلسه فوق العاده در شورای امنیت لانه دزدان (سازمان ملل) شدند تا ترور هنیه را محکوم کند. واقعیت این است که لانۀ دزدان (سازمان ملل) بخشی از سیاست جنگی جناحهای مختلف امپریالیستی علیه یکدیگر است. آمریکا، فرانسه و بریتانیا شرورتر از جنایتکاران ایرانی هستند و عملا جلسه را به ضد خود تبدیل کردند. آنها ضمن حمایت از اسرائیل ایران را متهم کردند که با تسلیح گروههای نیابتی خود، عامل بی ثباتی در منطقه است و باید به اقدامات بی ثبات کننده خود پایان دهد.
جنگ خاورمیانه، یک جنگ در گوشهای از این کره خاکی نیست بلکه بخشی از تنشهای امپریالیستی ناشی از انحطاط نظام توحش سرمایهداری است. ایران تمایلی به جنگ تمام عیار با اسرائیل ندارد[3] ولی خطر آن وجود دارد که تنشها از کنترل خارج شده و به یک جنگ منطقهای تبدیل شود.
با ترور تهران حاکمان ایران به شکل خفتباری تحقیر شدند لذا میخواهند مستقیما از خاک ایران با حملات ترکیبی با پهپاد و موشک اهداف نظامی را در اسرائیل مورد هدف قرار دهد تا از آسیب رسیدن به اهداف غیر نظامی خودداری شود. البته احتمال داده میشود که این بار ایران به همراه نیروهای نیابتی خود از یمن، سوریه، لبنان و عراق حمله به اسرائیل را انجام دهد.
وزیر دفاع اسرائیل به دنبال تهدیدات ایران اظهار داشت که اسرائیل خواهان جنگ نیست اما برای هر احتمالی آماده است و سامانه پیکان کارآیی خود را نشان داده است. وزارت دفاع آمریکا نیز اعلام کرد در صورت حمله به اسرائیل، آمریکا به اسرائیل کمک خواهد کرد و کشتیهای جنگی را روانه خاورمیانه کرد تا مثل دفعه قبل به اسرائیل در رهگیری و خنثی کردن حمله احتمالی کمک کنند.
” بر اساس گزارش واشنگتن پست، وزارت دفاع آمریکا همزمان با حملات اسرائیل به بیروت و تهران، 12 کشتی جنگی را در خاورمیانه، خلیج فارس و دریای مدیترانه مستقر کرده است. این گزارش حاکی است آمریکا بیش از ۴ هزار تفنگدار دریایی و ملوان و تیمهای جنگی آبی- خاکی را به منطقه فرستاده است.”[4]
تنشهای خاورمیانه محصول رهبران جنگ طلب نیست بلکه محصول شرایط خاصی از تاریخ سرمایهداری هست. برخلاف عوامفریبی جنگافروزان به خویشتنداری، شاهد گسترش و تشدید تنشها خواهیم بود. وقتی جنگ افروزان از خویشتنداری و صلح صحبت میکنند یعنی خودشان را برای جنگ آماده میکنند. لذا این وظیفه بیش از هر زمان دیگری بر شانههای انترناسیونالیستها سنگینی میکند که به دفاع از انترناسیونالیسم پرولتری برخیزند و با صدای بلند فریاد زنند که تمامی این تنشها بر علیه طبقه کارگر است.
جنگ به شیوهای از زندگی سرمایهداری در عصر انحطاط آن تبدیل شده است. سرمایهداری نمی تواند آیندهای ارائه دهد، تنها توحش و بربریت را به مناطق بیشتری گسترش میدهد. جنایتکاران جنگی تنها در سایه خطر پرولتاریا از جنگ کوتاه میآیند تا خودشان را برای جنگ طبقاتی علیه پرولتاریا آماده کنند. تنها طبقه کارگر جهانی با به زیر کشیدن سرمایهداری در مقیاس جهانی میتواند زمینه مادی تنشهای امپریالیستی را از بین ببرد و صلح دائمی را برای بشریت به ارمغان بیاورد.
کارگران وطن ندارند!
مرگ بر جنگ امپریالیستی!
زنده باد جنگ طبقه علیه طبقه!
صدای انترناسیونالیستی
11 مرداد 1403
یادداشتها:
[1] تشویق مشمئزکننده نمایندگان کنگره، تشویق در کرۀ شمالی را در ذهنها تداعی میکرد. همین متمدنهای بربر تشویقهای رهبر کرۀ شمالی را زیر سوال میبرند. نمایش آنقدر تهوعآور بود که اردوغان آن را نقص عقلی قلمداد کرد.
[3] برای اطلاع بیشتر به مقاله «علیه توحش جنگی اسرائیل و ایران-سرمایه داری یعنی جنگ، توحش!» مراجعه شود.