پاسخی به صدای انترناسیونالیستی درباره اعتصابات در ایران
INTERNATIONAL COMMUNIST CURRENT
Response to Internationalist Voice on strikes in Iran
جریان کمونیست بین المللی
برگردان فارسی از صدای انترناسیونالیستی
این مقاله توسط یکی از هواداران نزدیک [جریان کمونیست بین المللی] نوشته شده، به بررسی مشارکت گروه صدای انترناسیونالیستی در مورد نقاط قوت و ضعف مبارزات کارگری اخیر در ایران پرداخته است. در حالی که این مبارزات بسیار مهم هستند، ما فکر می کنیم که در میان برخی از بخش های فضای پرولتری، گرایشی وجود دارد که سطح خود سازماندهی پرولتاریا را در این جنبش بیش از حد ارزیابی میکند، تاجائیکه شوراها را در دستور کار قرار دارند. ما به این مسئله در سایر مقالات خواهیم پرداخت. در همین حال، صدای انترناسیونالیستی مباحثهای طولانی با جریان کمونیست بین المللی در پاسخ به مقالاتی که ما در رابطه با اعتراضات خیابانی در ایران، عراق و اردن در سال های2018-2017 منتشر کردیم، به راه انداخته است. این متن را می توانید در قسمت فوروم گفتگوهایمان به آدرس زیر پیدا کنید مباحثه ای با جریان کمونیست بین المللی: طبقه کارگر یا توده ها؟. ما به موقع به این [مباحثه] پاسخ خواهیم داد.
در صفحه وب سایت جریان کمونیست بین المللی، در قسمت بحث و گفتگو، مقاله ای از گروه سیاسی پرولتری، صدای انترناسیونالیستی به تاریخ 29 ژانویه با عنوان «درسهائی از اعتصابات و مبارزات کارگری و وظایف انترناسیونالیستی» وجود دارد[1]. تمرکز اصلی این متن، بر روی مبارزه طبقاتی در ایران طی چند دهه گذشته و به ویژه درچند ساله اخیر، یک یا دو سال گذشته است. اما همانطور که عنوان نشان می دهد، نوشته، سوالهای بسیارگسترده تر و عمیق تری را مطرح می کند. ما از این مقاله به عنوان کمک به مباحثه در مورد نیازهای فعلی مبارزه طبقاتی استقبال می کنیم.
صدای انترناسیونالیستی از دیدگاه پرولتری دفاع می کند
پیش از آنکه به جزئیات ایران بپردازیم، مهم است که بگوییم تمام نوشته از یک تجزیه وتحلیل کمونیستی برخوردار است، که در آن این خصوصیات در نظر گرفته شده است: بحران اقتصادی غیر قابل حل و اساسی سرمایه داری (و نه “…اصطلاح ناقص و فاسد”) ضرورت سرنگونی انقلابی آن، نقش پیشگام انقلابی در آماده شدن برای حزب انقلابی، یک ضرورت مطلق برای انقلاب، تجزیه و تحلیل شفاف از اتحادیه های کارگری، زمانی که بدنۀ طبقه کارگر در دوران روبه رشد سرمایه داری بودند، اکنون در دوران انحطاط سرمایه داری بیانگر سرمایه داری دولتی هستند. هیچ ابهامی در مورد اتحادیه ها که «مذاکره کنندگان» بین سرمایه و کار هستند، وجود ندارد، بلکه نشان دادن واقعی این است که چگونه سازمانهای کارگری پس از جنگ جهانی اول توسط بورژوازی تبدیل به سازمانهای موثر سرکوب ایدئولوژیک و مادی دولت علیه کارگران شدند. این همان چیزی است که آنها از گذشته تا به حال بوده اند و قدرت تحلیلی صدای انترناسیونالیستی از انحطاط سرمایه داری، پایه نظری و تئوریک قوی آنها را برای تکامل آن[صدای انترناسیونالیستی] فراهم می کند. همچنین براین مبنا، مواضع بیشتری در مورد نقش امپریالیسم در خاورمیانه و جهان وجود دارد که ما بدون شک با آنها موافق هستیم .
نوشته در خصوص ایران به برخی از تحولات در دولت ایران از زمان اعتصاب جمعی کارگران در سال 1978، سقوط شاه و تسخیر قدرت توسط حکومت اسلامی در سال 1979 که به طور مستقیم منجر به شکست بعدی موج مبارزات شد، می پردازد. آن ماهیت سرمایه داری رژیم ملاها، ناتوانی در ارائه شغل یا شرایط زندگی مناسب، طبیعت امپریالیستی و بی رحمی کامل و ماکیاولی آن، زمانی که با مبارزات مستقل کارگری مواجه می شود، را مشخص می کند. صدای انترناسیونالیستی به درستی بر شدت رشد مبارزات کارگری در طی چند سال گذشته، تاکید دارد، گرایش هایی که برای خود- سازماندهی، هم زمان سازی مبارزات، اراده گسترش و همبستگی بین صنایع گوناگون در مبارزه تاکید می کند (حتی اگر آنها تا حدود زیادی بصورت نمادین باقی مانده باشند )، روبه کاهش گذاشتن نفوذ رهبران مذهبی (پدیده ای که در مبارزات کارگری در سراسر خاورمیانه عمومیت دارد)، دخالت زنان در مبارزه و اعتراضات، دخالت دانشجویان و پیروی آنها از اعتصابات کارگران و نحوه اعتصاب و واکنش زشت بورژوازی را که در پی داشت، باعث اعتراض کارگران، رفقایشان و خانوادهای آنها در خیابان گردید[2]. صدای انترناسیونالیستی به نکته جالبی اشاره کرد، که این مبارزه طبقاتی و تکامل آن کمک کرده است تا از جنگ در ایران جلوگیری بعمل آید و یا حداقل به ایران کمک کرد که سرنوشت مشابهی با سوریه نداشته باشد، که دریک زمان احتمال وقوع آن وجود داشت. در مواجهه با اقتصاد جنگی دائمی، با تمام عواقب آن، هم مادی (کمبود کالا، تورم، سرکوب و غیره) و هم ایدئولوژیکی (مبارزات مستمر ناسیونالیستی ) بسیار مهم است که مقاومت پرولتاریا در ایران همچنان ادامه یابد. با تشدید تنش های امپریالیستی بین ایران و ایالات متحده آمریکا، توان کارگران برای مقاومت در برابر این چالش ها حتی در آینده نیز با چالش های بیشتری مواجه خواهد شد.
چند پرسش در مورد مبارزه طبقاتی
با این حال، ما سوالهایی در بارۀ تجزیه و تحلیل صدای انترناسیونالیستی از برخی عناصر مهم مبارزه طبقاتی در ایران مطرح می کنیم. در میان فهرست بلند بالای، درگیر شدن کارگران در تشدید اعتصابات، معلمان، کامیونداران، کارگران فولاد، معدنچیان وغیره، کارگران اتوبوسرانی و سندیکای کارگریشان هستند که صدای انترناسیونالیستی آن را به عنوان تشکیلات مستقل کارگری ارزیابی می کند (“با تمام فراز و نشیب شان”). شکی نیست که اعضای آن درگیر مبارزه برای شرایط بهتر، برای آزادی کارگران دستگیر شده و بر علیه سرکوب هستند، اما مواضع “نیمه قانونی” آن را یک نیرویی مستقل و پویا برای مبارزه نمی کند واین چیزی است که ما فکر می کنیم مهم است، درباره این موضوع روشن باشیم. این سندیکا برای چندین سال وجود داشته است، که در اصل منشا آن ازخودسازماندهی و مجامع طبقاتی بوده است، اما موضع مغشوش آن به عنوان یک اتحادیه کارآمد، درها را به سوی چنین گیج سازیهائی همچون سازمان بین المللی کار باز می کند. نمایندگان آن “ملاقات ارزشمند” با مقامات سازمان بین المللی کار درسال 2018 در پاریس داشته اند (آنها مجوز ترک ایران را داشتند) که توسط اتحادیه های کارگری فرانسوی، CGT و CDFT پیش رفته بود “با توجه به دیدار با خواسته های طبقه ای در ایران”. هیچ کدام از اینها اشاره ای به یک سازمان مستقل، وسازمانی خودگردان کارگری شکلی برای مبارزه نیست. چیزی که به نظر می رسد در اینجا یک داستان آشنا است – چیزی که یک بار کمیته کارگری یا بقایای آن بود، که نمیتواند راه پیش رو را ببیند و در چارچوب اتحادیۀ نیمه قانونی به دام افتاده است.
در مورد شورای کارگری نیشکر هفت تپه ملاحظات مشابهی داریم که تبلیغات سیاسی بسیاری در سطح بین المللی کسب کرده است، حتی باعث گمانه زنی در مورد وجود “شوراها” در ایران امروز شد. ما فکر می کنیم تحقیقات بیشتری در مورد ریشه های این ارگان مورد نیاز است – آیا درابتدا بصورت کمیتۀ کارخانه خود جوشی بود که بر اساس مدل “شورا” در مبارزات عظیم سالهای 1978-1979بوجود آمده بود، یا اینکه اساسا ایجاد بدنه دیگری، نوعی اتحادیه بود؟ در هر صورت، ما می دانیم که برای چندین سال یا حتی بیشتر از سندیکای اتوبوس رانی وجود داشته است، اکنون به نظر می رسد توهماتی درمورد خود- مدیریتی گسترش میدهد. یکی از رهبران آن، اسماعیل بخشی، در نوامبر 2018 می نویسد: “اعتماد به نفس داشته باشید، به خودتان باور داشته باشید. ما می توانیم شرکت نیشکر هفت تپه را خودمان اداره کنیم. من آرزوی یک چنین روزی را دارم”. بخشی دو گزینه در مقابل کارگران قرار می دهد: “شرکت صنعت نیشکر هفت تپه یا به طور کامل توسط کارگران اداره می شود. که درآن صورت ما یک کمیته تشکیل می دهیم و شرکت را به صورت شورایی اداره می کنیم. نگران نباشید. ما همه مهارت ها را داریم، تا امروز، چه کسی شرکت نیشکر هفت تپه را اداره کرده است؟” گزینه دوم، که بخشی ارائه می دهد، این است که دولت اداره شرکت را به دست گرفته و باید “تحت نظارت شورای کارگری اداره شود”. به طور خلاصه، او می گوید: “این طرح (ایجاد شورا) به نظر می رسد یک سازمان نظارتی است و عملکرد و دوام مدیران را نظارت می کند. پس از آن ما می توانیم در مورد مدیریت شرکت تصمیم بگیریم. هفت تپه یک نماد کوچک ایران است”.
در جای دیگر در خود متن، صدای انترناسیونالیستی، مواضع روشن خود را در مورد تله و دامی که خود- مدیریتی برای کارگران ارائه می دهد، بیان می کند و می گوید”اتوپی که به دوران کودکی طبقه کارگر مربوط است” و در حال حاضر به لحاظ اقتصادی و سیاسی مخرب است. اما واقعا باید تحلیل خود را به طور مداوم به وضعیت کنونی بسط دهد. خود- مدیریتی یک مرده خطرناک است، نه فقط به این خاطر که این فرصت را به کارگران می دهد، که استثمار خود را مدیریت کنند، بلکه مهم تر از همه، چون در گذشته در خلال مبارزات گسترده طبقاتی و برای سرکوب کارگران مورد استفاده قرار می گرفته تا کارگران را در کارخانه به دام بی اندازد و مانع خلق شوراهای حقیقی شود – ارگان هایی که می توانند کل طبقه را درمیان بخش های از هم جدا شده متحد کنند و “قدرت دوگانه” را علیه دولت سرمایه داری ایجاد کنند. این دقیقا همان نقدی بود که بوردیگا از گروه گرامشی در ایتالیا در سال 1920 بعمل آورده بود، چیزی که نقش هلهله کننده و شادمانی را برای اشغال کنندگان کارخانهای در تورین و سایر مراکز صنعتی ایفا می کرد.
در عین حال، بخشی به تعدادی از ادعاهای عجیب و غریب دربارۀ شوراها که در حال متشکل شدن در ایران هستند اصلاحاتی را ارائه می دهد: “وقتی میگوییم شورای مستقل کارگری در شرکت نیشکر هفت تپه تشکیل شد، برخی گمان میکنند که این شورا همان شورای نهایی است که به بالاترین سطح رسیده است. خیر! ما ابتدای راهیم و زمان میبرد که کارگران شرکت نیشکر هفت تپه این موضوع تفهیم شود که کار شورایی چه هست….”.
مشکل اینجا این است که بخشی بدون شک به عنوان یک مبارز جسور از درون طبقه ظاهر شد و بطور خیلی وحشیانه به دست پلیس ایران و مزدورهای ارازل اوباش آن سرکوب شد، در حال حاضر موضع گیری او به سردرگمی عمومی در مورد شوراهای کارگری که چه می باشند و آنچه که نیستند، کمک می کند، به ویژه با ارائه ایدهای مبنی بر اینکه شوراهای آینده می توانند، مرحله بعدی زندگی تشکیلات دائمی و اتحادیه کارگری باشند. برای مبارزه با این سردرگمی، نوع خاصی از شجاعت را می طلبد – شجاعتی که بر خلاف جریان حرکت می کند تا از مواضع روشن پرولتاریایی دفاع کند، که در نهایت فقط به معنای پذیرش یک موضع سیاسی انقلابی است. برای اغلب کارگران مبارز و آگاه طبقاتی در ایران بهتر خواهد بود که به دور چنین مواضعی حلقه زنند به جای تلاش برای حفظ تشکیلات “تودهای” مصنوعی که دیگر نمی تواند در خدمت نیازهای مبارزاتی باشد.
کمیته های کارگری، کمیته های کارخانه و شوراهای کارگری، تمام تلاش ها را برای خود سازماندهی طبقه کارگر انجام می دهند، اشتباهات، سوءبرداشتها و… خواهند داشت و این کاملا طبیعی است – حتی ضروری است. اما آنچه که ما در اینجا در مورد سندیکای کارگران اتوبوس رانی و شورای هفت تپه می بینیم – در بهترین حالت – سازمان های کارگری سابق هستند که هر دو برای سال های زیادی وجود داشته اند و در مواجهه با مبارزات کم کم محو می شوندد، پویایی آنها از بین رفته است، تطبیق آنها با ساختار سرمایه داری تنها راهی است که بقای آنها را تداوم می بخشد.
این نوشته صدای انترناسیونالیستی در امر مبارزه طبقاتی در ایران برای تمام فضای انقلابی اعم از کل منطقه، خاورمیانه و مبارزات کارگری جهانی مهم است. به همین دلیل است که ما می خواهیم اشاره کنیم، آنچه ما فکر می کنیم ضعف های فعلی مبارزات طبقه کارگر است، به طوری که بتواند در آینده مبارزه را [بهتر] به پیش ببرند.
بابون 4.4.2018
یادداشتها:
[1]https://en.internationalism.org/forum/16622/lessons-strikes-labour-strug…
[2] ما اخیرا با صدای انترناسیونالیستی در مورد آنچه که ما فکر می کردیم دست کم گرفتن اعتراضات خیابانی به عنوان بخشی از مبارزه طبقاتی بود، مباحثه داشتیم:
https://en.internationalism.org/content/16599/internationalist-voice-and
اما هیچ مسئله [و یا ابهامی در این زمینه] در اینجا وجود ندارد.